دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622The Effect of Replacement Sugar Beet Pulp with Barely on Performance and Carcass Characteristics of Moghani Male Lambsبررسی اثر جایگزینی تفاله چغندرقند بجای جو بر عملکرد و خصوصیات لاشه برههای نر مغانی2887410.22067/ijasr.v2i2.4092FAاکبر ابرغانیبخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اردبیل، ایرانمحمد بوجارپورگروه علوم دامی، دانشـکده علـوم دامـی و صـنایع غـذایی، دانشـگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان،خوزستان، ایرانجمال فیاضیدانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستانJournal Article20101124By: A. Abarghani, M.Sc of Research Center of Agriculture and Natural Resources, Ardabil-Iran M. Bojarpour, Assistant
professor, Department of Animal Science, Faculty of agriculture, Ramin University, Ahvaz- Iran J. Fayazi, Assistant
professor, Department of Animal Science, Faculty of agriculture, Ramin University, Ahvaz- Iran. In order to investigate the
effect of barely (Ba) replacement with sugar beet pulp (SBP) on performance and carcass characteristics of Moghani male
lambs, an experiment was done with completely randomize design with 5 dietary treatment containing different levels of
replacement (0, 25, 50, 75 and 100 percent), using 30 lambs with average initial weight and age of 30 ± 2 kg and 5 ± 0.12
months respectively. The duration of the experiment was 70 days. Rations were formulated according to NRC feed standards
(1985). The average daily dry matter intake of rations containing 0, 25, 50, 75 and 100% sugar beet pulp (rations 1 to 5) were
1.38, 1.48, 1.27, 1.36 and 1.41 kg respectively. There were no significant differences between figures. The average daily
gains for the treatments 1 to 5 were 323,308,303,313 and 301gr and feed conversion ratios were 3.85, 4.94, 4.54, 4.26 and
4.75 respectively. There were no significant differences between the data on carcass characteristics. Total carcass fat percent
in treatment 100 percent sugar beet pulp was higher than 100 percent barley (control group). Generally, replacement barely
with 75% beet pulp produced best performanceبه منظور بررسی اثر جایگزینی تفاله چغندر قند بجای جو بر عملکرد وخصوصیات لاشه بره های نر مغانی، آزمایشی در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 5 جیره آزمایشی حاوی سطوح مختلف جایگزینی (0، 25، 50، 75، 100درصد) تفاله چغندر با جو با استفاده از30 راس بره با میانگین وزن اولیه 2 ± 30 کیلوگرم و سن 12/0 ± 5 ماهگی به مدت 70 روز انجام شد. جیرهها بر اساس جداول استاندارد غذایی (1985) NRC متوازن شدند. میانگین ماده خشک مصرفی روزانه برههای تغذیه شده با جیرههای حاوی 0، 25، 50، 75 و100درصد تفاله چغندرقند (جیرههای 1 تا 5) به ترتیب برابر 38/1، 48/1، 27/1، 36/1 و 41/1 کیلوگرم در روز بودند که اختلاف آماری معنیدار نداشتند (05/0p>). میانگین افزایش وزن روزانه برهها به ترتیب 323، 308، 303، 313 و 301 گرم در روز بود که تفاوت بین این ارقام نیز معنیدار نبود (05/0p>). ضریب تبدیل غذایی برههای تغذیه شده در تیمارهای مختلف آزمایشی 1 تا 5 به ترتیب 85/3، 94/4، 54/4، 26/4 و 75/4 بود. از نظر بازده لاشه بین تیمارها تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0phttps://ijasr.um.ac.ir/article_28874_95214c95808ce5a466a28d1b90d65e87.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Effects of Different Ideal Amino Acid Ratios on Male and Female Broiler Chicks During 21 to 42 d of Ageاثر استفاده از نسبت های مختلف اسید آمینه ایده آل بر عملکردجوجه های گوشتی نر و ماده در دوره 21 تا 42 روزگی2891110.22067/ijasr.v2i2.4100FAرضا طاهرخانیدانشگاه فردوسی مشهد0000-0001-5903-6874محمود شیوازادگروه علوم دامی پردیس کشاورزی و منابع طیبعی دانشگاه تهران، تهران، ایرانمجتبی زاغریدانشگاه فردوسی مشهداحمد زارع شحنهدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20101124A chick bioassay with chemically defined amino acid (AA) diets was conducted to compare four different AA profiles: the
NRC (1994), Feed stuff, Rhone Poulenc Animal Nutrition (RPAN) and Illinois Ideal Chick Protein (IICP) AA profiles. This
battery study involved male and female chicks during grower (21 to 42 days of age) period. Indispensable AAs were rationed
to lysine according to requirement ratios presented in the four AA profiles. Digestible lysine set 0.85 and 0.78 % of diet for
male and female, respectively. All diets were kept isonitrogenous (2.28 % N) by varying levels of L-glutamic acid. All diets
were checked to have at least 0.3 % of proline and 0.6 % of glycine. All Diets contained 3200 kcal ME/kg and a positive
control diet were used according to NRC (1994) recommendation. Four battery pens of five chicks were fed one of four
different profiles or positive control diet in both sexes. Weight gain, feed intake, feed conversion ratio (FCR), breast meat,
abdominal fat and liver weight measured at day 42 posthatch. Results indicate that in male chicks, weight gain and FCR with
IICP profile were significantly better than all other profiles. In female chicks weight gain and FCR with IICP profile were
significantly better than RPAN and NRC (1994) profile, but not from Feedstuff profile. Results of this experiment suggest
that ideal ratio of sulfur AA in NRC (1994) profile is probably insufficient for supporting maximum performance.آزمایشی برای ارزیابی پاسخ جوجههای گوشتی نر و ماده به نسبتهای مختلف اسید آمینه ایده آل در دورة رشد (21 تا 42 روزگی) انجام شد. نسبتهایی که برای محاسبه احتیاجات اسیدهای آمینه به کار رفتند شامل)1994NRC(، IICP (Illinoise Ideal Chick Protein)، Feedstuff وRPAN (Rhone Poulec Animal Nutrition) بودند، که با یکدیگر و با جیره ذرت و سویا به عنوان جیره کنترل مثبت مقایسه شدند. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و به صورت فاکتوریل 2×5 انجام شد. تمام جیرهها به صورت نیمه خالص و به صورت هم کالری (3200 کیلوکالری انرژی قابل متابولیسم) و هم نیتروژن (25/14 % پروتئین خام) تهیه شدند. اسید گلوتامیک به عنوان منبع ازت غیر پروتئینی به کار رفت. نتایج نشان داد که افزایش وزن جوجههای نر بطور معنی داری بالاتر از جوجههای ماده میباشد. مقایسات در جوجههای نر نشان داد که جوجههای تیمار کنترل مثبت بالاترین افزایش وزن را نسبت به سایر تیمارها داشتند. در بین نسبتهای مختلف، نسبتهای IICP بالاترین افزایش وزن را ایجاد کردند. نتایج حاصله در جوجههای ماده نیز نشان داد که تیمار کنترل مثبت بالاترین افزایش وزن را در بین تیمارها به خود اختصاص داد. در جوجههای ماده نیز IICP عملکرد بهتری نسبت به سایر تیمارها نشان داد.https://ijasr.um.ac.ir/article_28911_9aa6cf57f120f5411ceba11e5727eef0.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Effect of Substitution Barley Grain with Dried Citrus Pulp on Performance of Holstein Dairy Cowتأثیر جایگزینی جو با تفاله خشک مرکبات در جیره گاوهای شیری هلشتاین بر عملکرد آنها2895610.22067/ijasr.v2i2.4101FAجواد بیات کوهسارگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0000-0000-0000رضا ولی زادهگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5912-4898عباسعلی ناصریانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-3253-128Xعبدالمنصور طهماسبیعلوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران10000-0002-6764-1668رشید صفریگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.Journal Article20101124In order to determine the effects of substitution of barley grain with dried citrus pulp (DCP) on eight lactating Holstein cows
with average body weight of 550 ± 50 kg and 75 ± 15 days in milk were allocated to 4 dietary treatments, which were diet;
the control with 0% dried citrus pulp (DCP) and 15% barley grain, diet 2, 3 and 4 containing 5, 10 and 15% DCP and 10, 5
and 0% barley grain respectively. Each period lasted for 21 days including 14 days adaptation and 7 days sample collection.
Dry matter intake (DMI) body was not affected by DCP substitution, although, the DMI tended to decrease with increasing
level of DCP. Results showed that increasing levels of DCP in diets had no significant effect on apparent digestibility, blood
urea N and glucose, milk yield and composition and ruminal N-NH3, but ruminal pH was significantly lower for cows fed T1
and T2 compare to T3 and T4. The ruminal N-NH3 of diets 1, 2, 3 and 4 were 20.08, 19.96, 19.53 and 19.01 mg/dl and the
ruminal pH 6.45, 6.52, 6.69 and 6.71 respectively. The time spent eating; ruminating and total chewing activities were not
influenced different treatments. It was concluded that DCP can be substituted by barley grain up to 15% without any alters
affects on dairy cow production performancesبه منظور بررسی اثر جایگزینی تفاله خشک مرکبات به جای جو بر عملکرد گاوهای شیری، تعداد 8 راس گاو شیرده هلشتاین با میانگین روزهای شیر دهی 15 ±75 و وزن زنده 50 ±550 کیلوگرم در قالب یک طرح مربع لاتین 4×4 به چهار تیمار غذایی شامل جیرههای حاوی 0، 5، 10 و 15 درصد تفاله خشک مرکبات اختصاص داده شد. طول هر دوره 21 روز شامل 14 روز دوره عادت پذیری و 7 روز دوره نمونه گیری بود. افزایش سطح تفاله مرکبات در جیره اثر معنی داری بر مصرف ماده خشک روزانه نداشت، هر چند با افزایش سطح تفاله، مصرف ماده خشک روند کاهشی نشان داد. قابلیت هضم ماده خشک، دیواره سلولی، چربی خام، تولید شیر و ترکیبات آن، گلوکز پلاسما و نیتروژن اوره ای خون تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت. غلظت تری گلیسرید خون گاو ها در تیمار 2 و 4 به طور معنی داری بالاتر از تیمار 1 و 3 بود (05/0(Phttps://ijasr.um.ac.ir/article_28956_852dca52aba1034a93610939701083e7.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622The Available Energy Values of Fats for Broiler Chickens at 42 Days of Ageبررسی میزان انرژی قابل استفاده چربیها برای جوجههای گوشتی در سن 42 روزگی2900110.22067/ijasr.v2i2.4102FAمحمد سالارمعینیبخش علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، شهر کرمان، کشور ایرانابوالقاسم گلیانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0001-9419-1175حسن کرمانشاهیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0001-6969-6286Journal Article20101124An experiment was conducted to determine the effect of different inclusion rates and degree of saturation of fat sources on
true metabolizable energy corrected to zero nitrogen retention ( TMEn) values in broiler chickens at 42 days of age. Animal
fat and cotton seed oil were blended in the proportions of: 0.25:0.75 , 0.50:0.50 , 0.75:0.25. The three blends together with
the animal fat and cotton seed oil were each added at 0, 3, 6 and 9 percent to a basal diet. Fats were analyzed for most
chemical parameters (fatty acid profile, gross energy, dry matter, peroxid value, acid value, sophonification index, iodin
index, unsophonification index). The experimental diets were evaluated for TMEn according to Sibbald method. 136 male
broiler chicks were selected at 42 days of age and randomely distributed in 68 cages. Each treatment had 4 replicates of 2
birds each. There wasn't any significant deviation from linearity in the response of dietary TMEn to added fat. Synergism , as
demonstrated by a higher determined than calculated TMEn values, was detected with fat blends. For all fats, the best
regression equation can be achieved from the 3 following parameters: true dry matter digestibility, oleic acid level and gross
energy.ین آزمایش به منظور بررسی اثرات سطح استفاده و درجه اشباعیت چربیها بر میزان انرژی قابل سوخت و ساز حقیقی تصحیح شده برای نیتروژن (TMEn) آنها در جوجههای گوشتی در سن 42 روزگی انجام شد. چربی حیوانی پیه، روغن پنبه دانه و سه مخلوط از این دو چربی شامل مخلوط 1 حاوی 25 درصد چربی حیوانی و 75 درصد روغن پنبه دانه، مخلوط 2 شامل نسبت مساوی از این دو چربی و مخلوط 3 شامل 75 درصدچربی حیوانی و 25 درصد روغن پنبه دانه در سطوح صفر، 3 ، 6 و 9 درصد به یک جیره پایه اضافه شدند. میزان TMEn این جیرههای آزمایشی و جیره پایه به روش سیبالد تعیین گردید. برای انجام آزمایش 136 قطعه جوجه خروس گوشتی 42 روزه انتخاب شد و هر دو قطعه به یک قفس متابولیکی منتقل گردید. به هر تیمار 4 تکرار 2 قطعه ای اختصاص داده شد. ترکیب اسیدهای چرب و سایر خصوصیات شیمیایی چربیها نیز تعیین شد. نحوه عکس العمل TMEn جیرههای آزمایشی در اثر افزایش سطح چربی به صورت خطی بود. میزان TMEn چربیها با افزایش سطح چربی کاهش یافت. اثر همکوشی که از روی اختلاف مقدار انرژی تعیین شده چربیهای مخلوط با مقدار محاسبه شده تعیین می شود در سطوح پایین چربی بیشتر بود. بهترین معادله برای برآورد TMEn با استفاده از 3 پارامتر قابلیت سوخت و ساز حقیقی ماده خشک جیرههای آزمایشی، درصد اسید چرب الئیک و میزان انرژی خام چربی حاصل شد.https://ijasr.um.ac.ir/article_29001_517f7b39889ff8387718facabd1ee385.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Molecular Study of Calpastain, Calpain and Beta-Lactoglobulin Loci in Kordi Sheepبررسی وفور ژنوتیپی جایگاه های ژنی کالپاستاتین، کالپین و بتالاکتوگلوبولین در گوسفندان نژاد کردی خراسان شمالی2902510.22067/ijasr.v2i2.4103FAمحمدرضا نصیریگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.0000-0001-7119-8155رضا ولی زادهگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5912-4898مجتبی طهمورث پورگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.0000000261653182علی جوادمنشگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.0000-0001-6016-5905صاحب فروتنی فرگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.Journal Article20101124The genotypes for beta-lactoglobulin (Blg) and calpastatin (Cast) were determined by polymerase chain reaction (PCR) and
restriction enzyme digestion and genotyped for calpain (Capn) by PCR-SSCP method in a native Iranian breed sheep, Kordi.
Blood samples were collected from 100 pure bred Kordi sheep from Kordi breeding station located in Shirvan, Mashhad. The
extraction of genomic DNA was based on Guanidin Thiocyanate-Silica gel method. After PCR reaction, amplicons were
digested with restriction enzymes MspI and RsaI for beta-lactoglobulin and calpastatin genes, respectively. The betalactoglobulin
locus had 3 genotypes with frequencies of 0.24, 0.54 and 0.22 for AA, AB and BB, respectively; calpastatin
genotypes had 2 genotypes with frequencies of 0.76 and 0.24 for MM and MN genotypes, respectively. Calpain genotypes
were analyzed with SSCP method, which was 2 genotypes with frequencies of 0.92 and 0.08 for AA and AB, respectively.
Heterozygosity value for beta-lactoglobulin locus was 50% and for calpastatin and calpain loci was very low (21% and 8%
respectively). χ2 test confirmed the Hardy-Weinberg equilibrium for three loci in this population. These data provide evidence
that Iranian’s Kordi sheep breed have a variability, which opens interesting prospects for future selection programs,
especially marker-assistant selection between different genotypes of different locus and milk and chess characteristics, gain
and meat traits and also for preservation strategies.در این آزمایش ژن های کاندیدای کالپاستاتین، کالپین و بتالاکتوگلوبولین که در صفات مهم اقتصادی نظیر تولید شیر، کیفیت و کمیت گوشت و صفات رشد نقش دارند در گوسفند کردی بررسی شد. از تعداد 100 گوسفند ایستگاه اصلاح نژاد گوسفند کردی واقع در شیروان بطور تصادفی خونگیری بعمل آمد. استخراج DNA از خون و واکنش زنجیره پلی مراز (PCR) جهت تکثیر ناحیه چند شکل ژن های کالپاستاتین،کالپین و بتا لاکتوگلوبولین انجام گرفت. واکنش های هضم آنزیمی قطعات تکثیر شده ژنهای کالپاستاتین و بتا لاکتوگلوبولین بترتیب بوسیله آنزیمهای محدودگرNcoI و RsaI انجام گردید. فراوانی آللهای M و N ژن کالپاستاتین در این نژاد بترتیب 88/0 و 12/0 و برای آللهای A وB ژن بتا لاکتوگلوبولین بترتیب 51/0 و 49/0 بدست آمد. برای بررسی چند شکلی های تک نوکلئوتیدی ژن کالپین از روش SSCP استفاده شد و فراوانی آللهای a وb به ترتیب 96/0 و 04/0 بود. آزمون 2χ تعادل هاردی - واینبرگ را برای هر سه جایگاه ژنی کالپاستاتین و بتالاکتوگلوبولین و کالپین در جمعیت مورد مطالعه نشان داد. متوسط هتروزیگوسیتی برای جایگاه های ژنی کالپاستاتین، کالپین و بتا لاکتوگلوبولین بترتیب 21/0، 08/0 و 50/0 به دست آمدhttps://ijasr.um.ac.ir/article_29025_52ffd74323c73b2429ee4648b37d2da0.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Effects of Sodium Bicarbonate as a Top-Dress on Reducing Lameness and Improving the Performance of Holstein Feedlot Cattleاثرات مصرف بیکربنات سدیم به صورت سرک بر کاهشبروز لنگش و بهبود عملکرد گوساله های پرواری هلشتاین2904110.22067/ijasr.v2i2.4108FAغلام رضا نوریگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایرانحمید امانلوگروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان. زنجان. ایران.داوود زحمتکشگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایراناحسان محجوبیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایرانJournal Article20101124In order to study of effects of sodium bicarbonate on lameness occurrence and the performance of feedlot cattle, 100 Holstein
bull calves (251.75 ± 5.75) were used in a completely randomized design. Calves were group fed a similar basal diet during
42 days experimental period. Used treatments included 1) control treatment without feed additive, and 2) experimental diet
that calves consumed 50 g/d sodium bicarbonate. Results showed that the effect of experimental diet on dry matter intake
(Pبه منظور اثرات تغذیه ای بیکربنات سدیم و تأثیرات مصرف آن بر روی بروز لنگش و عملکرد دام ها تعداد 100 راس گوساله نر هلشتاین با میانگین وزنی 75/5 75/251 در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 42 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. گروه های مورد آزمایش عبارت بودند از: گروه شاهد، که هیچ گونه ماده افزودنی علاوه بر جیره پایه دریافت نکرده بودند و گروه آزمایشی که دام ها مقدار 50 گرم بیکربنات سدیم به ازای هر راس در روز دریافت کرده بودند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که اثر تیمار آزمایشی روی ماده خشک مصرفی (001/0Phttps://ijasr.um.ac.ir/article_29041_2be5ccc84a78d9642cc794ccb71edc25.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Determination of Animal Unit Weight and Daily Animal Requirement by Metabolizable Energy of Farahani Sheep Breedتعیین اندازه واحد دامی و نیاز روزانه گوسفند فراهانی با استفاده از انرژی متابولیسمی2906910.22067/ijasr.v2i2.4095FAحسین ارزانیدانشگاه فردوسی مشهدزینب جعفریان جلوداردانشگاه فردوسیعلی نیکخواهگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانحسین آذرنیونددانشگاه فردوسی مشهدمهدی قربانیدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20101124To estimate the grazing capacity in each region it is necessary to determine animal requirement based on forage quality and
animal unit weight of dominant sheep breed. In present study animal unit weight of Farahani sheep breed was investigated.
Two herds were selected. Thirty animals including 15 three and four years' old ewes, 5 nine months old lambs, 5 six months
old lambs, 5 three and four years old rams were weighed in lowland and highland. The weight of animal unit obtained 42 kg
and animal unit equivalent for rams, 9 and 6 months old lambs were estimated 1.48, 0.6, and 0.52 respectively. Two sex of
animals (ewes and rams) and two herds were significantly differed in weight (p < 0.05). For determination of forage quality 5
sample from each species that each was made from 5 individual plants collected from each species. Crude protein, acid
detergent fiber, dry matter digestibility and metabolisable energy were estimated for 7 species from highland and 10 species
from lowlands. According to Tukey test, forage quality significantly differed between species (p < 0.05). This shows that
animal requirement should be determined based on forage quality of available forage to animals. Requirement of animal
grazing on rangeland is more than house keeping animals. So in this research considering environmental conditions and
distances that animal had to walk every day %25 was added to animal requirement calculated using either NRC tables or
MAFF equation. The result showed that animal requirement calculated using either NRC tables or MAFF equation were 9.6
and 7.5 MJ metabolisable energy respectively and based on forage quality according to NRC tables and MAFF equation were
1.94 and 1.52 Kg dry matter respectively.برای تعیین نیاز روزانه دام به علوفه و خوراک باید در هر منطقه وزن واحد دامی موجود در آن و کیفیت علوفه و خوراک در دسترس مد نظر قرار گیرد. این مورد برای تعیین ظرفیت چرایی مراتع امری ضروری است، بر همین اساس در این تحقیق وزن زنده واحد دامی نژاد فراهانی مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 2 گله از این نژاد انتخاب و در شرایط قشلاق و ییلاق در هر گله 30 رأس گوسفند شامل 15 میش 3 تا 4 ساله، 5 رأس بره 9 ماهه، 5 رأس بره 6 ماهه و 5 رأس قوچ 3 تا4 ساله وزن کشی شدند. وزن واحد دامی 42 کیلوگرم بر اساس وزن زنده میش ها برآورد شد و نتایج نشان داد که معادل واحد دامی برای قوچ، بره 9 ماهه و بره 6 ماهه به ترتیب 48/1، 6/0 و 52/0 واحد دامی است. دو جنس میش و قوچ و دو گله 1 و 2 از نظر وزن دام ها با هم در سطح 1 درصد تفاوت معنی دار داشتند. همچنین برای تعیین کیفیت علوفه گیاهی مراتع مورد چرای این نژاد 5 نمونه از هر گونه (با قطع 5 ﭘایه گیاه برای هر نمونه) قابل چرای دام تهیه و درصد پروتئین خام، دیواره سلولی بدون همی سلولز، قابلیت هضم ماده خشک و انرژی متابولیسمی از طریق تجزیه شیمیایی تعیین گردید. کیفیت علوفه 7 گونه در ییلاق و 10 گونه در قشلاق اندازه گیری شد و مقایسه میانگین به روش توکی در این دادهها نشان دهنده تفاوت معنی دار بین گونه های مختلف از نظر کیفیت علوفه در سطح 5 % بود که بیانگر لزوم محاسبه نیاز غذایی واحد دامی بر مبنای کیفیت علوفه است. کیفیت علوفه در دسترس دام نیز بستگی به ترکیب گیاهی مرتع دارد. نیازهای غذایی این نژاد با توجه به شرایط مختلف محیطی از جمله فاصله و شیبی که دام در روز طی می کند 25 درصد بیش از مقدار محاسبه شده با دو روش استفاده از جدول NRC و معادله ماف (1984) برآورد گردیده است. با استفاده از جدول NRC و معادله ماف میزان مورد نیاز روزانه دام به انرژی متابولیسمی به ترتیب 6/9 و 5/7 مگاژول و با توجه به کیفیت علوفه نیاز روزانه هر واحد دامی به علوفه خشک با استفاده از جداول NRC و معادله ماف به ترتیب 94/1 و 52/1 کیلوگرم محاسبه شد.https://ijasr.um.ac.ir/article_29069_0e2fd47b9ed67c47bc424c4baca9676f.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Application of Triplex PCR Technique in Identification of Clostridium perfringens B, C and D Typesکاربرد تکنیک Triplex PCR در شناسایی تیپ های B،C و D کلستریدیوم پرفرینجنس2910510.22067/ijasr.v2i2.4106FAمحمد رضا احسنیگروه ژنتیک و اصلاح نزاد دام، گروه علوم دامی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانمحمدرضا محمدآبادیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانمهرداد شمس الدینی بافتیموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، شعبه جنوب شرقی کشور، کرمان، ایرانمجید عزتخواهموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، شعبه جنوب شرقی کشور، کرمان، ایرانمهدی حسنی درخشانموسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، شعبه جنوب شرقی کشور، کرمان، ایرانعلی اسمعیلی زاده کشکوئیهگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20101124In this research 130 sheep-dung samples were collected from Kermani breed in area of Kerman randomly. After processing
and culture of samples, the produced colonies were studied morphologically and gram stain test and the genus of these
bacteria were identified using biochemical tests. The Clostridia strains isolates were included 30 percent of total samples i.e.
clostridiums perfringense, baratii, absonum, bifermentans, sporogenes, leptum, aurantibutyricum, sporosphaeroides,
symbiosum, scatologenes, ramosum and sordellii. DNA extracted from the isolated bacteria. For genotyping of 39 bacteria,
the extracted DNA was tested by triplex PCR. Based on length of synthesised fragment in PCR, different types of toxin and
strains of this bacterium were detected that from 23 samples of clostridium perfringense isolated using biochemical tests, all
samples shown 324 bp fragment. From these 5 samples were detected as B type, 8 samples as C type and 6 samples as D
type.در این مطالعه 130 نمونه مدفوع از گوسفندان نژاد کرمانی اطراف کرمان بطور تصادفی گرفته شد. پس از فرآوری و کشت نمونه ها، کلونی های حاصل از نظر مورفولوژی و رنگ آمیزی بررسی شدند و با استفاده از آزمون های بیوشیمیایی، گونه های آنها شناسایی شد. کلستریدیوم های جدا شده 30 درصد نمونه ها را شامل می شدند که عبارت بودند از کلستریدیوم های پرفرینجنس، باراتی، ابسونیوم، بیفرمنتانس، اسپورجنس، لپتوم، اورانتی-بوتریکوم، اسپوراسفیریدس، سیمبی زوم، اسکاتولوجنس، راموزوم و سردلی. عمل استخراج DNA بر روی 39 باکتری جدا شده انجام گردید و جهت تعیین تیپ باکتری ها، DNA های استخراج شده با Triplex PCR آزمون شدند. در آخر نوع توکسین و در نتیجه تیپ های این باکتری بر اساس طول قطعه سنتز شده در PCR، شناسایی گردید که از 23 نمونه کلستریدیوم پرفرینجنس که با آزمون های بیوشیمیایی جدا شده بودند، همگی قطعه 324bp را ایجاد کردند. از این تعداد 5 مورد تیپ B، 8 مورد تیپ C و 6 مورد تیپ D تشخیص داده شد.https://ijasr.um.ac.ir/article_29105_b85f8ed6d199c6010ee3e73205b43e32.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Unopened Whole Straw Bale Processing with Urea is Better than Opened Straw Bale Processing in Feedlot Systemsعمل آوری پرس های کاه با اوره بهتر از عمل آوریکاه معمولی در سیستم های پرواربندی است2914810.22067/ijasr.v2i2.4107FAتیمور تنهادانشگاه پیام نور، واحد شبسترمجتبی زاهدی فردانشگاه فردوسی مشهداحسان محجوبیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایرانمحسن شوکت فداییدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20101124In order to investigate the effect of processing type (whole straw bale processing or opened straw bale processing with urea)
on diet digestibility, economical and productive parameters in feedlot cattle, 18 Holstein bull with average body weight
224.72 ± 20.45 kg were used in a completely randomized design with 3 treatments and 6 replicate. Treatments 1, 2 and 3
contained 40% typical straw, 40% whole straw bale processed with 5% urea (WSBP) and 40% opened straw bale processed
with 5% urea (OSBP), respectively. The average in vitro digestibility of DM (32.7, 46.9 and 46.5%, respectively for
treatments 1 to 3) and OM (30.5, 47.0 and 45.8%, respectively for treatments 1 to 3) was not significant between WSBP and
OSBP, but was significant between treated and typical straw. The average daily gain (698, 881 and 882 g/d, respectively for
treatments 1 to 3) and daily DMI (8.8, 10.2 10.0 kg/d, respectively for treatments 1 to 3) were significantly higher for WSBP
and OSBP compared to typical straw. The cost price of consumed diet for 1 kilogram weight gain was 910 Rials lower for
WSBP than typical straw. Also, the time require to achieve 200 kg weight gain reduced to approximately 2 month. The
results of present study showed that processing of WSB can reduce needed time and labour cost, and in comparison with
typical straw time required for achieving weight gain reduced.جهت بررسی نوع عملآوری کاه و اثر آن بر قابلیت هضم، فراسنجه های اقتصادی و عملکردی دام های پرواری از 18 رأس گوساله نر هلشتاین با میانگین وزنی 5/20 ± 7/224 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 6 تکرار استفاده شد. جیره 1، 2 و 3 به ترتیب دارای کاه معمولی، کلش عملآوری شده با 5 درصد اوره (کاه به صورت پرس عمل آوری شد) و کاه عمل آوری شده با 5 درصد اوره بودند. قابلیت هضم ماده خشک (7/32، 9/46 و 5/46 درصد به ترتیب در تیمارهای 1 تا 3) و ماده آلی (5/30، 47 و 8/45 درصد به ترتیب در تیمارهای 1 تا 3) به روش آزمایشگاهی در تیمارهای ٢ و 3 دارای اختلاف معنی دار با تیمار 1 بود. افزایش وزن روزانه (698، 881 و 882 گرم به ترتیب در تیمارهای 1 تا 3) و ماده خشک مصرفی روزانه (8/8، 2/10 و 10 کیلوگرم به ترتیب در تیمارهای 1 تا 3) دام های تغذیه شده با کلش یا کاه عملآوری شده اختلاف معنی داری با گروه شاهد داشت. قیمت تمام شده جیره مصرفی برای یک کیلوگرم افزایش وزن با جیره حاوی کلش عمل آوری شده در مقایسه با جیره حاوی کاه معمولی 910 ریال پایین تر بود. همچنین زمان لازم برای رسیدن به 200 کیلوگرم افزایش وزن با مصرف جیره حاوی کلش عمل آوری شده حدود دو ماه کمتر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که با عمل آوری پرسهای کاه در وقت و هزینه کارگری صرفه جویی می گردد و در مقایسه با کاه معمولی زمان افزایش وزن کاهش می یابد.https://ijasr.um.ac.ir/article_29148_03b1acd27400efd5ff954979a6a2f66c.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Study of Genetic Variation in Six Iranian Sheep Breeds Using Microsatellite Markersتنوع میکروساتلایت در شش نژاد گوسفند ایرانی2917610.22067/ijasr.v2i2.4105FAوحید مولائیدانشگاه فردوسی مشهدرحیم عصفوریدانشگاه فردوسی مشهدمراد پاشا اسکندری نسبدانشگاه فردوسی مشهدصابر قنبریدانشگاه فردوسی مشهدمهدی نیکمرددانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20101124In this study a set of 10 polymorphic microsatellites (MAF33, OarCP34, BM8125, MAF214, MAF70, DYMS1, MCM527,
OarJMP29, OarJMP58, BM1824) has been used to assess the distribution of genetic variation in six Iranian sheep breeds
(Sanjabi, Kabude Shiraz, Turki Ghashghaii, Lori, Bakhtiyari and Arabi). From each breed 45 sheep randomly were selected
and their blood samples were collected individually. The DNA of samples were extracted by modified salting-out method.
The genomic DNA amplified through polymerase chain reaction (PCR). All locus per population combinations were at
Hardy-Weinberg equilibrium except MAF214 for Kabude Shiraz and BM1824, MAF214 and MCM527 for Sanjabi. All loci
were found to be polymorphic in the six sheep breeds, and generated a total of 73 loci across the 10 locus from the 270
individuals analyzed. There was substantial genetic variation within sheep breeds, with average heterozygosity range of 0.747
to 0.792 based on expected hetrozygosity. The confidence intervals for the gene diversity at each location indicate that no
significant difference between breeds hetrozygosity. The results indicated that genetic differences between the breeds
explained 8% of the total genetic variation and the remaining 92% was due to differences among individuals within the
breeds.در این مطالعه تنوع ژنتیکی شش نژاد از گوسفندان ایرانی (سنجابی، کبوده شیراز، ترکی قشقایی، لری، بختیاری و عربی) با استفاده از ده جفت نشانگر میکروساتلایت,BM1824 ,BM8125 ,MAF33 ,OarJMP58 ,MCM527 ,OarCP34 ,OarJMP29 ,MAF214 DYMS1 و (MAF70 بررسی شده است. استخراج DNA با روش تغییر یافته استخراج نمکی انجام شد. تکثیر DNA ژنومی به تعداد 45 نمونه از هر نژاد از طریق واکنش زنجیره ای پلیمراز ( (PCRصورت گرفت. تمامی ترکیبات مختلف جایگاه - نژاد بجز جایگاه MAF214 در نژاد کبوده شیراز و جایگاه های BM1824،MAF214 ،MCM527 در نژاد سنجابی در تعادل هاردی واینبرگ قرار داشتند. همه آلل های یافت شده در شش نژاد پلی مورف بودند و در270 راس مطالعه شده برای 10جایگاه، تعداد 73 آلل مشاهده گردید. هتروزیگوسیتی محاسبه شده بر اساس داده های حاصل از این تحقیق، تنوع ژنتیکی بالائی با میانگین 747/0 تا 792/0 را در شش نژاد گوسفند مورد مطالعه نشان میدهد. در حالیکه تفاوت معنی داری بین هتروزیگوسیتی مورد انتظار مشاهده نشد. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که حدود 8 درصد از واریانس کل توسط جزء واریانس بین نژادی و 92 درصد نیز توسط جزء واریانس درون نژادی قابل توجیه است.https://ijasr.um.ac.ir/article_29176_5e938d22ddff364853914d9ad7df1e7a.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Assessing Genetic Diversity in Eight Indigenous Iranian Sheep Breeds (Ovis aries) Using AFLP Markersارزیابی گوناگونی ژنتیکی در هشت نژاد گوسفند بومی ایران (اویس آریس) با بهره گیری از نشانگرهای ای اف ال پی2920610.22067/ijasr.v2i2.4104FAاکبر خالق زادگانگروه علوم دامی ، دانشــکده کشــاورزی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایرلنسید حسین حسینی مقدمگروه علوم دامی ، دانشــکده کشــاورزی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایرلن0000-0002-9922-624Xسید محمد فرهاد وحیدیگروه علوم دامی ، دانشــکده کشــاورزی، دانشگاه گیلان، گیلان، ایرلنسید بنیامین دلیرصفتگروه پژوهشی کرم ابریشم، دانشگاه گیلان، ایران0000-0000-0000-0000هادی زارعگروه پژوهشی کرم ابریشم، دانشگاه گیلان، ایرانJournal Article20101124In this study genetic diversity of eight Iranian sheep breeds including; Lori Bakhtiari, Makuei, Moghani, Taleshi, Shal, Zandi,
Naeini and Kalakui was studied by using AFLP method. A total of 309 individuals were analysed that produced 121 clear
polymorphic bands. The average of heterozygosity within breed (HS) was high and equal to 0.2795± 0.0255. Also, the
average heterozygosity between breeds (Dst) was very low and equal to 0.0184. The maximum and minimum genetic
distance was obtained between Lori Bakhtiari and Makuei (0.0151) and between Lori Bakhtiari and Taleshi (0.0486)
respectively. Gene flow value (Nm) was very high and estimated to 7.5685. The UPGMA tree based on Jacard genetic cluster
similarity index revealed association among sheep breeds. Principal Component Analysis (PCA) demonstrated that different
sheep breeds tend to group together. The phylogenetic tree based on Nei's Unbiased Measures of Genetic Identity and
Genetic distance (1978) and UPGMA algorithm indicated a relatively agreement with biogeographical distance and
phenotypic characteristics of breeds and may reflect undocumented migrations, gen flows and identify an original genetic
resource. In this study no breed specific markers identified.در این پژوهش گوناگونی ژنتیکی هشت نژاد گوسفند ایرانی شامل نژادهای لری بختیاری، ماکویی، مغانی، تالشی، شال، زندی، نایینی و کلکویی با بکار گیری روش ای اف ال پی بررسی شد. از 309 نمونه بررسی شده 121 نوار چندشکل فراهم گردید. میانگین هتروزیگویستی درون نژادی بالا و برابر با 0255/0 ± 2795/0 و هتروزیگویستی میان نژادی بسیار پایین و برابر با 0184/0 بدست آمد.کمترین فاصلة ژنتیکی درمیان دو نژاد لری-بختیاری و ماکویی (0151/0) و بیشترین فاصلة ژنتیکی در میان دو نژاد لری بختیاری و تالشی (0486/0) برآورد گردید. جریان ژنی بسیار بالا و برابر با 5685/7 برآورد شد. نمودار خوشه ای بدست آمده از ماتریس تشابه جاکارد و الگوریتم UPGMA چگونگی ارتباط میان تک تک نمونه ها را آشکار کرد. تجزیه به مولفه های اصلی نیز نشان داد که نمونه ها همبستگی بالایی دارند. نمودار خوشه ای بدست آمده از ماتریس فاصلة ژنتیکی با روش نااوریب نی(1978) و الگوریتم یو پی جی ام ای با، بازة جغرافیایی و ویژگی های فنوتیپی نژادهای بررسی شده همخوانی میانه ای داشت که ممکن است بازتابی از کوچ های ناشناخته، وجود جریان ژنی و هم خاستگاه بودن این اندوخته های ژنتیکی باشد. همچنین در این بررسی هیچ نشانگر ویژه نژادی یافت نشدhttps://ijasr.um.ac.ir/article_29206_5d5eca2d79a304f28c3dac6714deff01.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062220100622Effect of Gamma Irradiation on the Chemical Compounds and Microbial load of Broilers Dietتأثیر پرتو گاما بر ترکیبات شیمیایی و بار میکروبی خوراک جوجههای گوشتی2924010.22067/ijasr.v2i2.5273FAغلام رضا اکبریعضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور0000-0000-0000-0000اکبر محرمیدانشگاه پیام نور - واحد ابرکوهJournal Article20101218The aim of this study was to determine and scrutiny about chemical compounds and microbial load changes of broiler chicks’
diet due to gamma irradiation processing. There were 12 broiler chicks’ diets weighting one Kg that including 4 packs from
starter period, 4 packs from Grower period and 4 packs from finisher period. Feeds were irradiated in four doses including 0,
6.7, 7.7 and 8.7 Kilogray. According one-way ANOVA analysis, Data sets of proximate chemical compounds changes
comprising peroxide value, ether extract and crude fiber indicates that there was significant (05/0≥P) deference between
irradiated and control groups. Nonetheless, chemical changes for crude protein and ash were venial. All of the irradiated diets
indicated that there were no bacterial colony on the related media.هدف از اجرای این تحقیق، بررسی تغییرات شیمیایی و میکروبی ناشی از پرتودهی با اشعه گاما بر خوراک جوجههای گوشتی بود. در این آزمایش تعداد 12 بسته حاوی خوراک جوجههای گوشتی به وزن یک کیلوگرم مورد استفاده قرار گرفت؛ به طوری که 4 بسته مربوط به جیره غذایی آغازین، 4 بسته مربوط به جیره رشد و 4 بسته مربوط به دوره پایانی بود. پرتودهی با استفاده از 4 دوز اشعه گاما، که شامل صفر، 7/6، 7/7 و 7/8 کیلوگری بود، انجام شد. بر اساس اطلاعات بدست آمده از آنالیز آماری مقایسه بین جیرههای پرتودهی شده و جیره شاهد مشخص گردید که تغییرات شیمیایی شامل میزان پراکسید، میزان چربی خام و فیبر خام، از لحاظ آماری معنی دار بود (05/0≥P). ولی آنالیز آماری مقایسه بین جیرههای پرتودهی شده و جیره شاهد از نظر تغییرات پروتئین خام و خاکستر خام معنی دار نبود (05/0https://ijasr.um.ac.ir/article_29240_1628675759a596d659debaecab12581d.pdf