دانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321Effect of storage condition and hen age on egg quality parametersاثر شرایط ذخیره سازی و سن مرغان بر کیفیت تخم مرغ2843110.22067/ijasr.v2i1.3091FAسید علی حسینی سیردانشگاه فردوسی مشهدعلی اصغر ساکیدانشگاه فردوسی مشهد0000-0002-6789-1288محمد مهدی طباطباییگروه علوم دامی ، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.0000-0000-0000-0007حسن علی عربیدانشگاه فردوسی مشهداحمد احمدیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، همدان، ایراننرگس آشوریدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20100621To determine the effect of hen age and storage condition on egg quality, fresh eggs were sampled from two commercial
flocks of White Leghorn hens at 28 and 68 weeks of age. Half of sampled eggs from each flock were stored at 6°C and the
other half was stored at room temperature. Fifteen eggs were randomly sampled from each treatment following collection and
at 5-day intervals to 30 days of storage. Measurements were made of egg and egg component weight (W) and percentage (P),
yolk: albumen ratio, yolk and albumen dry matter albumen quality and height and yolk index. Egg, albumen and shell W,
yolk P and yolk: albumen ratio were significantly higher for 68 wk but albumen and shell P were higher than 28 wk. Increase
in temperature and storage time decreased egg and albumen W and albumen P, increased yolk and shell P and yolk: albumen
ratio significantly. Albumen DM was lower for 68 wk, lower temperature and shorter storage time. However hen age had no
effect on yolk DM, higher temperature and longer storage time decreased it. Albumen height and HU were significantly
lower for 68 wk, higher temperature and longer storage time. Hen age did not affected albumen pH but it was affected by
temperature and storage time. Yolk height and yolk index were higher for 28 wk age, lower temperature and lower for longer
storage time. Overall results showed that however longer storage time decreased egg quality, still it was acceptable.به منظور بررسی اثر سن مرغان تخمگذار و شرایط نگهداری بر کیفیت تخم مرغ، از تخم مرغ تازه دو گله مرغان لگهورن در سنین 28 و 68 هفته نمونه
برداری شد. نیمی از نمونههای هر گله در دمای 6 درجه سانتیگراد و نیمی دیگر در دمای اطاق ذخیره شدند. در فواصل 5 روز تا روز سیام ذخیره سازی
15 تخم مرغ از هر گروه آزمایش شدند. وزن تخم مرغ، وزن و درصد محتویات تخم مرغ، نسبت زرده به سفیده، درصد ماده خشک زرده و سفیده،
کیفیت سفیده و زرده اندازهگیری شدند. وزن تخم مرغ، سفیده و پوسته، درصد زرده و نسبت زرده به سفیده برای مرغان با سن 68 هفته و درصد سفیده
و پوسته برای مرغان 28 هفته به صورت معنی داری بیشتر بود. افزایش دما و مدت نگهداری تخم مرغها باعث کاهش وزن تخم مرغ و وزن و درصد
سفیده گردید اما درصد زرده و پوسته و نسبت زرده به سفیده افزایش معنی داری یافت. دمای و مدت نگهداری بیش تر و سن کم تر باعث افزایش
معنی دار ماده خشک سفیده شد. اگر چه سن مرغ اثری بر درصد ماده خشک زرده نداشت اما دما و زمان نگهداری بیش تر درصد ماده خشک زرده را
سفیده نداشت، اما pH کاهش دادند. ارتفاع سفیده و واحد هاو برای سن، دما و مدت نگهداری بالاتر به صورت معنیداری کمتر بود. سن مرغ اثری بر
گردید. ارتفاع و ایندکس زرده برای مرغان با سن، دما و مدت نگهداری کم تر به صورت pH دمای و زمان نگهداری بیشتر باعث افزایش معنیدار
معنیداری بیشتر بود. نتایج این آزمایش نشان داد که اگر چه ذخیره سازی، کیفیت تخم مرغ را کاهش میدهد اما کیفیت آن همچنان مناسب استhttps://ijasr.um.ac.ir/article_28431_aef997af34479234b1312323b33ff6c4.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321Effects of Garlic on humeral Immune system in broiler chicksتأثیر سطوح مختلف سیر بر عملکرد و پاسخ ایمنی همورال در جوجه های گوشتی2846810.22067/ijasr.v2i1.3104FAمرتضی هاشمی عطارگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0000-0000-0000جواد آرشامیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانحسین اسماعیل زادهدانشگاه آزاد اسلامی- واحد نیشابوررضا مجیدزاده هرویگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-1948-9734Journal Article20100622In this study, the effects of different levels of garlic on performance and humoral immunity of broiler chicks were
investigated. Three hundred eighty four broiler chicks (Arian) from day one were divided into two groups of male and
female. Animals received four treatments diet including: 0.0% (control), 0.1% garlic Powder, 0.1% garlic tablet and 0.5%
garlic tablet from day 3 to 42 of age. A factorial design of 2 * 4 was applied for two sex and four treatment diets with four
replicates and 12 experimental units. Anti-SRBC titer for direct hem-agglutination assay and for the anti-Newcastle titer the
inhibitory hem-agglutination was used. At 42 days, chicks were slaughtered in order to weigh the bursa-fabricious (RF) and
spleen. The results of anti-SRBC titer, anti- Newcastle and weight of BF and spleen did not differ significantly when
compared to control group. However, feed intake, body weight and growth rate in 0.1 garlic powder in comparison with
garlic tablet showed an increasing trend. The results of immunity tests indicated that the levels of garlic used in this study had
insignificant effects on humeral immune parameters (p>0.05).در این تحقیق اثرات سطوح مختلف سیر برعملکرد و پاس خ ایمنی همورال در جوجه های گوشتی جنس نر و ماده مورد مطالعه قرار گرف ت . تعداد 384
قطعه جوجه گوشت ی نژاد آرین از سن یک روزگ ی به دو گروه نر و ماده تقسیم شدند و هر گروه چهار جیرة مختلف حاوی سیر شامل : صفر درصد (
0 درصد قرص سیر را از سن 3 تا 42 روزگی دریافت نمودند. طرح آماری به روش فاکتوریل / 0 درصد قرص سیر ، 05 / 0 درصد پودر سیر ، 1 / کنترل )، 1
از تست SRBC 2 با دو فاکتور جنس و چهار سطح سیر با 4 تکرار و هر تکرار با 12 مشاهده انجام گرفت . برای اندازه گیری تیتر آنتی ×4
هماگلوتیناسیون مستقیم و برای تیتر آنتی نیوکاسل از تست هموگلوتیناسیون ممانعتی استفاده شد. بورس فابرسیو س و طحال پس از کشتا ر جوجه ها در
و آنتی نیوکاسل و وزن های بورس و طحال در تیمارهای مختلف و در دو جنس نر و SRBC 42 روزگی، جدا و توزین شد. نتایج حاصل از تیترها ی آنتی
ماده تفاوت معنی داری در مقایسه با گروه شاهد نشان نداند . در بررسی عملکرد جوجه ها، وزن بدن ، درجه رشد ، ضریب تبدیل غذایی و میزان مصرف غذا
در تیمارهای آزمایش ی در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی داری نشان ندادند. البته میزان مصرف غذا ، افزایش وزن بدن و درجه رشد درگروه دریافت
0 درصد پودر سیر درمقایسه با گروه دریافت کننده قرص سیر، روند افزایشی نشان دادند. نتایج ارزیابی ایمنی نشان داد که استفاده از مقادیر / کننده ی 1
.(P >0/ سیر مصرف شده در این مطالعه اثر معنی داری بر سیستم ایمنی همورال نداشت ( 05https://ijasr.um.ac.ir/article_28468_819a245897657e2128c3216953efc47e.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321Effects of different levels of rapeseed meal and diet formulation based on total vs. digestible amino acids on performance of broiler chicksبررسی اثر سطوح مختلف کنجاله کلزا و تنظیم جیرههای غذایی بر اساس اسید آمینه کل و قابل هضم بر عملکرد جوجه های گوشتی2850410.22067/ijasr.v2i1.3095FAمحمود شیوازادگروه علوم دامی پردیس کشاورزی و منابع طیبعی دانشگاه تهران، تهران، ایرانصادق کریم زادهدانشگاه فردوسی مشهدمجتبی زاغریدانشگاه فردوسی مشهدرضا طاهرخانیدانشگاه فردوسی مشهد0000-0001-5903-6874Journal Article20100621An experiment was conducted to investigate the effects of different levels of rapeseed meal and diet formulation based on
total and digestible amino acid (AA) using 192 day old Ross 308 male broiler chicks. Experiment was carried out using a
complete block design with 4*2 factorial arrangements. The factors included different levels of rapeseed meal (0, 10, 20 and
30%) and two method of AA formulation (based on total or digestible AA requirement). Four replicates of 6 chicks were fed
dietary treatments from 11 to 49 d of age during two period of grower (11-28 d of age) and finisher (28-49 d of age). Feed
intake and weight gain of each experimental unit was measured at 28 and 49 d of age and then feed conversion ratio was
calculated. At 28 and 49 d of age, blood sample were taken from wing vein of 2 birds per replicate and then T3 and T4
concentration of the sample were measured. Results show that different levels of rapeseed meal had no significant effect on
feed intake. Diets containing 20 or 30 % rapeseed meal had highest and lowest weight gain, respectively, during the grower
and finisher period. Method of formulation of AA requirements had significant effect on weight gain so that chicks fed diets
formulated on the basis of digestible AA had significantly higher weight gain. Feed conversion ratios were affected by both
different levels of rapeseed meal and method of diet formulation. Feed conversion ratios were increased by 30 % rapeseed
meal, whereas 20% rapeseed meal significantly lowered it. Formulation of diets on the basis of digestible AA also decreased
feed conversion ratios. Results obtained in our study suggest the inclusion of 20% rapeseed meal and diet formulation based
on digestible AA when rapeseed meal are used in the broilers diets.به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کنجاله کلزا و روش توازن اسیدهایآمینه جیره غذایی بر عملکرد جوجه های گوشتی ، آزمایشی با استفاده از 192
4 انجام شد. فاکتورها شامل × قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و به صورت فاکتوریل 2
20 و 30 درصد) و روش توازن اسیدهایآمینه خوراک (جیره نویسی بر اساس اسید آمینه کل و قابل هضم) بودند. چهار تکرار ،10 ، سطوح مختلف کلزا ( 0
حاوی 6 جوجه، هر کدام از تیمارهای غذایی را از سن 11 تا 49 روزگی طی دو دوره رشد ( 11 تا 28 روزگی) و پایانی ( 28 تا 49 روزگی) دریافت نمودند .
مصرف خوراک و افزایش وزن هر واحد آزمایشی طی دورههای رشد و پایانی اندازهگیری شد و سپس ضریب تبدیل خوراک محاسبه گردید . غلظت
نمونههای خون اخذ شده از ورید بال جوجهها در روزهای 28 و 49 دوره پرورش اندازهگیری شد. نتایج این آزمایش نشان داد که T و 4 T هورمونهای 3
سطوح مختلف کنجاله کلزا تأثیر معنیداری بر مصرف خوراک نداشت. جیرههای غذایی حاوی سطوح 20 و 30 درصد کنجاله کلزا بیشترین و کمترین
افزایش وزن را در دورههای رشد و پایانی نشان دادند. اثر معیار توازن اسیدهای آمینه بر افزایش وزن جوجهها معنیدار بود، به گونه ای که گروه تغذیه
شده با روش قابلیت هضم افزایش وزن بالاتری داشت. سطوح کنجاله کلزا و همچنین معیار توازن اسیدهای آمینه تأثیر معنی داری بر ضریب تبدیل
خوراک داشتند. مصرف 30 درصد کنجاله کلزا در جیره به طور معنیداری باعث افزایش ضریب تبدیل شد، در حالیکه سطح 20 درصد ضریب تبد یل را
کاهش داد. استفاده از معیار قابلیت هضم در توازن اسیدهای آمینه نیز باعث کاهش ضریب تبدیل خوراک شد. نتایج این آزمایش استفاده از سطح 20
درصد کنجاله کلزا و همچنین معیار قابلیت هضم را در زمان استفاده از کنجاله کلزا در جیره پیشنهاد میکند.https://ijasr.um.ac.ir/article_28504_4da7eaf139cd1a099a1f10d091aabbcf.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321Effect of Probiotic (Saccharomyces cerevisiae CNCM I-1079) on Blood Parameters, Growth and Health of Neonatal Holstein Calvesاثر پروبیوتیک ساکارومایسس سرویسیه سی ان سی ام ای - 1079 بر پارامترهای خون شناختی، رشد و سلامت گوسال ههای هلشتاین نوزاد2854310.22067/ijasr.v2i1.3100FAغلام رضا محمدیدانشگاه فردوسی مشهدمهرداد مهریدانشگاه فردوسیابوذر احمدیدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20100621Probiotics are used to control or maintain a constant state of intestinal bacteria. When the bacterial populations are altered by
stress or antibiotic therapy, animal health and performance may decline. This experiment was designed to study the effects of
feeding a Probiotic (Saccharomyces cerevisiae CNCM I-1079) on growth and health of neonatal Holstein calves. Forty –five
neonatal Holstein calves were selected from one dairy farm of Mashhad suburb. After birth, calves were randomly assigned
to three groups. Calves in group I (control group) received no probiotic. Calves in group II (experiment I group) were given
probiotic at 1gr/day with colostrum and then with milk during the first 2 weeks of life. Calves in group III (experiment II
group) were given probiotic at 1gr/day with colostrum and then with milk during the first 3 weeks of life. At the third week,
milk was replaced with milk replacer. The body weight and skeletal growth (Heart girth, body length and weithers height)
were measured at birth and repeated every week until 5 weeks of age. Blood samples were collected via jugular vein puncture
at the time ok weighing and analyzed for hematological indices, plasma total protein concentration and fibrinogen
concentration. Fecal scores (fluidity) were monitored and evaluated. All calves were monitored for health status and probable
health problems daily. Data were analyzed by using ANOVA, Kruskal-Walis and Chi-square procedure with SPSS 13. There
was not significant differences between groups for hematological indices, plasma total protein concentration and plasma
fibrinogen concentration, skeletal growth averege daily gain, the incidence of neonatal diarrhea and the days of the treatment;
however, fecal scores at third weeks of age between groups I (1/8±0/26) and III (1/07 ±0/07) was significantly different.
(Pپروبیوتیک ها برای کنترل یا حفظ شرایط پایدار باکتریهای روده استفاده می شوند .هنگامی که جمعیت باکتریایی توسط استرس یا درمان با آنتی بیوتیک
تغییر نماید می تواند موجب کاهش سلامت وکارآیی شود. این تجربه برای مطالعه اثرات خوراندن یک پروبیوتیک (ساکارومایسس سرویسیه سی ان سی
ام ای – 1079 ) بر رشد و سلامت گوساله های هلشتاین نوزاد طراحی گردید. 45 راس گوساله نوزاد هلشتاین در یکی از گاودار یهای اطراف مشهد جهت
گروه شاهد )، پروبیوتیک ) I انجام این مطالعه انتخاب شدند. پس از تولد، گوساله ها به طور تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. گوساله های گروه
به مقدار یک گرم در روز ابتدا همراه کلستروم و بعد همراه شیر در طول دو هفته اول زندگی (I گروه آزمایشی ) II دریافت نکردند. گوساله های گروه
به مقدار یک گرم در روز ابتدا همراه کلستروم و بعد همراه شیر در طول سه هفته اول (II گروه آزمایشی ) III پروبیوتیک دریافت کردند. گوساله های گروه
زندگی پروبیوتیک دریافت کردند. در طول هفته سوم جیره همه گوساله ها با افزودن شیر جانشین شونده بجای شیر طبیعی تغییر کرد. وزن و رشد اسکلتی
(دور سینه، طول و ارتفاع بدن ازجدوگاه) در زمان تولد و هر هفته تا سن 5 هفتگی اندازه گیری شد. نمونه های خون از ورید وداج گوساله ها در زمان وزن
کشی اخذ و برای آزمایشات خون شناختی، غلظت پروتئین تام و فیبرینوژن پلاسما مورد استفاده قرار گرفت. درجات قوام مدفوع (آبکی بودن ) بصورت
با استفاده از SPSS روزانه نظارت و ارزیابی می شد. همچنین وضعیت سلامت گوساله ها ثبت می گردید. داده های بدست آمده توسط نرم افزار آماری 13
آزمون آنالیز واریانس، کراسکال والیس و مربع کای تجزیه تحلیل گردید. شاخص های خون شناختی، غلظت پروتئین تام و فیبرینوژن پلاسما، رشد
در حالی (P> 0/ اسکلتی، متوسط افزایش وزن روزانه، وقوع اسهال و روزهای درمان اختلاف آماری معن یداری بین گوساله های سه گروه نشان نداد( 05
1 اختلاف آماری معنی دار /07 ± 0/ 1 و 07 /8 ±0/ بترتیب 26 III و گوساله های I که قوام مدفوع (آبکی بودن) در سن سه هفتگی بین گوساله های گروه
نتایج نشان می دهد تحت شرایط این مطالعه، پروبیوتیک ساکارومایسس سرویسیه سی ان سی ا مای – 1079 در بهبود رشد و .(P< 0/ وجود داشت ( 05
سلامت گوساله موثر نبوده اما، در شرایط استرس غذایی، در حفظ قوام مدفوع موثر بوده است.https://ijasr.um.ac.ir/article_28543_f4d897c6d4a8cc8a34a596c892c56280.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321The effect of physical processing of diet on weaning age, dry matter intake and blood metabolites of dairy calvesتأثیر شکل فیزیکی جیره بر سن از شیر گیری، مصرف ماده خشک ومتابولیت های پلاسمای خون گوساله های شیری2857510.22067/ijasr.v2i1.3102FAعلیرضا فروغیدانشگاه فردوسی مشهد0000-0000-0000-0000نورمحمد تربتی نژاددانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانجلیل قاسمی نژادگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانسعید زره داراندانشگاه فردوسی مشهد0000-0001-8979-9653عباسعلی ناصریانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-3253-128XJournal Article20100621Eighteen female, neonatal Brown Swiss calves (39.5±1.2Kg) were randomly divided into three treatment groups to
investigate the effect of physical processing of diet on weaning age and some blood metabolites. Treatments were included:
mash starter (M), pelleted starter (P) and heterogen of mixture moisturized, rolled barley and corn. (H). Diets were
formulated to be isonitrogenous. There were no significant differences in weight gain, total intake of starter and feed
efficiency. Weaning age and total intake of milk dry matter were higher in calves received treatment (M) than other
treatments. Crud protein and organic matter digestibility were lower in treatment (M) than others, but there was no significant
difference between treatment (P) and (H). Treatments had no effect on blood glucose content, but BUN concentrations was
higher in treatment (M) than other treatments. Result of this experiment showed that feed pelleting and grain processing can
reduce weaning age and milk intake in calves but, had no effect on feed intake and gain weight until end of weaning age.به منظور بررسی اثر فرآیند فیزیکی خوراک شروع کننده بر عملکرد و متابولیتهای خونی گوساله های شیری 18 رأس گوساله ماده براون سوئیس ( 2
39/5 ) انتخاب و به طور تصادفی در تیمارها قرار گرفتند. تیمارها عبارت بودند از : خوراک شروع کننده به صورت آسیاب شده (شاهد)، خوراک شروع ±
کننده به صورت پلت کامل، خوراک شروع کننده به صورت پلت که تمام جو و نیمی از ذرت آن خیسانده و غلتک خورده بود و از لحاظ پروتئین خام
یکسان بودند. افزایش وزن، میزان مصرف خوراک شروع کننده، ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر تیمارها اختلاف معنی داری نگرفتند. سن از شیرگیری و
بیشتر از تیمارهای دیگر بود. قابلیت هضم پروتئین خام و ماده آلی در تیمار شاهد کمتر از تیمارهای (M) میزان مصرف ماده خشک شیر در تیمار شاهد
اختلاف معنی داری وجود نداشت. تیمارها اثری بر غلظت گلوکز خون نداشتند (H) و پلت و غلات غلتک خورده (P) دیگر بود ولی بین تیمار پلت کامل
از تیمارهای دیگر بیشتر بود. نتیجه این آزمایش نشان داد که پلت کردن خوراک و غلتک زدن (M) ولی غلظت نیتروژن اوره ای خون در تیمار شاهد
غلات باعث کاهش سن ازشیرگیری و کاهش مصرف شیر گوساله ها در دوره شیرخوارگی می شود ولی بر مصرف خوراک و افزایش وزن آنها تا پایان
زمان از شیرگیری تأثیری نداردhttps://ijasr.um.ac.ir/article_28575_b906646f825650f772891d34eb23066b.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321Effects of abomasal infusion of cottonseed oil or glucose on milk production and compositions in lactating Sannen dairy goatsاثر تزریق شیردانی روغن تخم پنبه یا گلوکز بر تولید و ترکیب شیر بزهای شیرده سانن2861110.22067/ijasr.v2i1.3105FAمسلم باشتنیگروه تغذیه دام و طیور، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران0000-0003-3253-128Xعباسعلی ناصریانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-3253-128Xرضا ولی زادهگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5912-4898حسن عاقلدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20100622Four ahomasal cathetered multiparous lactating Sannen goats with mean milk production of 1.6 ± 0.64 kg and 139 ± 4 days in
milk were allocated to 4 treatments in a latin square design. The goats were fed a basal diet containing 40% alfalfa hay and
60% concentrate. The basal diet was supplemented by infusion of 1) water, 2) cottonseed oil (48 g/d), 3) glucose (100 g/d)
and 4) mixture of cottonseed oil and glucose (24 and 50/d) as experimental treatments. The experiment had 2 periods
including adaptation (14 days) and Collection (7days) periods. Infusion of cottonseed oil or glucose had no significant effect
on intake or digestibilies of DM, OM, CP, NDF and ADF, of the basal diet. There were no significant differences between
total protein, casein, NPN and whey content of milk samples. Infusion of cottonseed oil or mixture of glucose and cottonseed
oil increased milk fat percentage. It was concluded that supplying more energy as oil or glucose in abomasums in mid
lactation had no effect on productive performance of dairy goats, although infusion of cottonseed oil increased milk fat
percentage. Plasml cholestral and triglyceride levels increased by infusion of cottonseed oil, but plasma glucose and BUN
remained constant.به منظور بررسی اثر تزریق شیردانی روغن تخم پنبه، گلوکز یا مخلوطی از هر دو بر تولید و ترکیبات شیر، از 4 راس بز شیرده سانن با میانگین تولید شیر
4 به صورت چرخشی استفاده شد . بزها با یک × 139 روز در قالب یک طرح مربع لاتین 4 ± 1 کیلوگرم و 4 /6 ± 0/ و روزهای شیردهی به ترتیب 64
جیره پایه حاوی 40 درصد یونجه خشک و 60 درصد کنسانتره تغذیه شدند. بنابراین علاوه بر جیره پایه تیمارهای آزمایشی(که به جیره پایه افزوده شد )
50 گرم گلوکز و 24 گرم روغن تخم پنبه . - 100 گرم گلوکز و 4 - 48 گرم روغن تخم پنبه، 3 - عبارت بودند از تزریق شیردانی : 1- آب ( شاهد )، 2
آزمایش شامل دو هفته عادت پذیری به جیره پایه و 4 دوره 7 روزه برای تزریق مواد فوق بود. تزریق روغن تخم پنبه و یا گلوکز اثری بر مصرف خوراک
روزانه و قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز نداشت. مواد تزریق شده، گلوکز و نیتروژن
اوره ای پلاسما را تحت تأثیر قرار ندادند، فقط استفاده از روغن تخم پنبه باعث افزایش معنی دار سطح کلسترول و تری گلیسرید پلاسما گردید . تولید
شیر روزانه، درصد و تولید پروتئین کل، لاکتوز، کازئین، نیتروژن غیر پروتئینی و پروتئین آب پنیر تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند . تزریق
روغن تخم پنبه به تنهایی یا همراه گلوکز درصد چربی شیر را افزایش معنی دار داد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که در اواسط شیر دهی بزها، تامین
انرژی بیشتر به صورت روغن و یا گلوکز در شیردان اثری بر عملکرد حیوان نداشته و فقط تزریق روغن تخم پنبه توانست درصد چربی شیر را ب ه ط ور
معنی داری افزایش دهد.https://ijasr.um.ac.ir/article_28611_0ab465377fabbf496d577861c82ac66a.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321The influence of saccharomyces cerevisie, formic acid and virginiamycin supplementation on the performance, carcass characteristic and the composition of the intestinal microflora in broilerتأثیر ساکارومایسس سرویسیا، اسید فرمیک و ویرجینیا مایسین بر عملکرد، خصوصیات لاشه و میکروفلورای دستگاه گوارش جوج ههای گوشتی2864210.22067/ijasr.v2i1.3106FAعبدالمنصور طهماسبیعلوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران10000-0002-6764-1668کریم فلکیانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانغلامعلی مقدمگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران0000-0001-7580-4968اکبر تقی زادهگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریزجواد بیات کوهسارگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0000-0000-0000Journal Article20100622An experiment was conducted to assess the influences of different growth promoters on performance, carcass characteristic
and intestinal microflora of broiler. Day-old broiler chicks from Arian strain (384) were used in the completely randomized
experimental design during 7-42 days of age. Eight rations were formulated as a follow 1: control (without growth
promoters); 2-control + formic acid (0.25%); 3-control+ viginamycin (250 g/ton); 4-Contro + saccharomycis cerevisiae
(0.1%); 5-Control+ viginamycin (250 g/ton)+ formic acid (0.25%); 6- Control+ viginamycin (250g/ton)+ formic acid
(0.25%); 7- Control+ viginamycin (250 g/ton)+ saccharomycis cerevisiae ( 0.1%); 8- Control+ viginamycin (250 g/ton)+
saccharomycis cerevisiae ( 0.1%).. The treatments with 3 repetition and 16 birds per parcel were used. The formulated rations
were fed to 384 day-old Arian. Each treatments consisted 3 replicate with 16 birds per parcel. Obtained results indicated that
formic acid had no significant effects on all measured parameters, nevertheless supplementation of diet with antibiotic
significantly (pبه منظور بررسی اثر منابع مختلف محرک رشد بر عملکرد ، خصوصیات لاشه و جمعیت باکتریایی دستگاه گوارش نیمچه های گوشتی ، آزمایشی با
استفاده از 384 قطعه جوجه راس آرین یک روزه در طی یک دوره 7 الی 42 روزگی انجام گرفت. جوجه ها درابتدا به طور تصادفی به 8 تیمار آز مایشی
3- جیره شاهد + آنتی ( %0/ اختصاص داده شدند. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از 1- شاهد ( بدون محرک رشد), 2- جیره شاهد + اسید فرمیک ( 25
5- جیره شاهد + آنتی بیوتیک ویرجینیا مایسین ( %0/ بیوتیک ویرجینیا مایسین ( 250 گرم درتن ) 4- جیره شاهد + مخمر ساکارومایسیس سرویسیا ( 1
7- جیره شاهد + آنتی ( %0/ 0% ) + اسید فرمیک( 25 / 6-جیره شاهد + مخمر ساکارومایسیس سرویسیا (( 1 ( %0/ 250 گرم درتن ) + اسید فرمیک ( 25 )
8- جیره شاهد+ + آنتی بیوتیک ویرجینیا مایسی ن ( 250 گرم ( %0/ بیوتیک ویرجینیا مایسین ( 250 گرم درتن )+ مخمر ساکارومایسیس سرویسیا ( 1
0% ). هر تیمار حاوی سه تکرار بود که در هر تکرار 16 قطعه جوجه مورد استفاده قرار / 0% )+ اسید فرمیک ( 25 / درتن )+ مخمر ساکارومایسیس ( 1
گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، اسید فرمیک تاثیر معنی داری برعملکرد وسایر پارامترهای اندازه گیری شده را نداشت. حال آنکه تاثیر مخمر و آنتی
بر کلیه پارامترهای اندازه گیری شده داشت. افزودن آنتی بیوتیک به تنهایی نیز سبب بهبود معنی دار (P< 0/ بیوتیک بصورت توام تاثیر معنی داری ( 05
بر (P< 0/ وزن بدن، ضریب تبدیل غذا ، خصوصیات لاشه و کاهش در صد چربی حفره بطنی شد. محرک های رشد تاث یر معن ی داری ( 05 (Phttps://ijasr.um.ac.ir/article_28642_94dcbf8c93c457f60c91266c5e9264ef.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321The chemical composition, in vitro gas production and digestibility of pistachio by-productsتعیین ترکیب شیمیایی، تولید گاز و قابلیت هضم فرآورده فرعی پسته در شرایط آزمایشگاه2868410.22067/ijasr.v2i1.3107FAعطیه بهلولی قائنگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000000687068766عباسعلی ناصریانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-3253-128Xرضا ولی زادهگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5912-4898فریدون افتخار شاهرودیگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20100622To study the chemical composition and qualitative comparison of the pistachio by-products and the effect of pistachio hull
tannin on its digestibility and gas production, four experiments were carried out. In the first experiment, nutrient composition,
phenolic and tannin components of the Ohadi, Kaleghuchi and White varieties of pistachio by-product from dehulling
process were measured. Pistachio epicarp (hull) was the main part of this by-product. The Ohadi cultivar contained 9, 14, 8.7,
25.5 and 20.4% of ash, CP, EE, NDF and ADF, and 8.6 and 4.1% phenolic components and tannin, respectively. The
Kaleghuchi had lower CP than Ohadi and White varieties. The White variety had the lowest tannin level among them. In the
second experiment the ruminal disappearance of pistachio by-product constituents including hull, peduncle, leaf, mesocarp
and kernel until 24 h incubation were 0.77, 0.60, 0.66, 0.22 and 0.92 g/g, respectively; also the amount of soluble fraction of
these constituents were determined 0.52, 0.37, 0.36, 0.05 and 0.77 g/g, respectively. The third trial was consisted of
measuring in vitro dry matter and organic matter digestibility of different pistachio by-product varieties. The dry matter
digestibility of the Ohadi, Kaleghuchi, and White cultivars were 58, 68, and 64%, respectively and were significantly
different (Pبه منظور تعیین ترکیب شیمیایی و مقایسه کیفی فرآورده فرعی حاصل از پوست گیری پسته و تأثیر تانن پوسته پسته بر قابلیت هضم و تولید گاز آن،
چهار آزمایش انجام شد. در آزمایش اول ترکیب مواد مغذی، ترکیبات فنولی و تانن فرآورده فرعی ارقام پسته اوحدی، کله قوچی و سفید مورد مقایسه
4 درصد / 8 و 1 /6 ،20/4 ،25/5 ،8/7 ،14 ، قرار گرفتند. پوسته نرم خارجی پسته بخش اصلی این فرآورده را تشکیل داد. رقم اوحدی به ترتیب حاوی 9
ترکیبات فنولی و تا نن بود . رقم ،(ADF) فیبر نامحلول در شوینده اسیدی ،(NDF) خاکستر، پروتئین خام، عصاره اتری، فیبر نامحلول در شوینده خنثی
کله قوچی پروتئین کمتری از ارقام اوحدی و سفید داشت و واریته سفید کمترین مقدار تانن را در بین ارقام نشان داد. در آزمایش دوم، نسبت ناپدید شدن
،0/60 ،0/ شکمبه ای اجزای مختلف فرآورده فرعی پسته اوحدی شامل پوسته نرم، ساقه، برگ، پوسته چوبی و مغز تا 24 ساعت انکوباسیون به ترتیب 77
0 ماده خشک به دست آمد . / 0 و 77 /05 ،0/36 ،0/37 ،0/ 0 ماده خشک بودند؛ همچنین نسبت بخش محلول این اجزاء به ترتیب 52 / 0/22 و 92 ،0/66
آزمایش سوم شامل اندازه گیری قابلیت هضم آزمایشگاهی ماده خشک و ماده آلی ارقام مختلف فرآورده فرعی پسته بود. قابلیت هضم ماده خشک رقم
در حالیکه بین قابلیت هضم پوسته نرم ،(Phttps://ijasr.um.ac.ir/article_28684_714c3c4f141b31d16738098f9b7273bc.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321Study of production and reproduction traits of Holstein dairy herd in Varaminبررسی ژنتیکی صفات تولیدی و تولیدمثلی یکگله گاو هلشتاین در منطقه ورامین2871710.22067/ijasr.v2i1.3108FAعلیرضا نیک منشدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20100622In the research the genetic investigation productive and reproductive traits and changes trend the traits in years, seasons and
different lactation periods and genetic evaluation cows and bulls of 785 records for milk and 665 records for fat yield and
reproductive information during years 1998 to 2003 of 207 dairy cows ghezlagh farm aboureyhan campus (university of
Tehran) studied. The least square mean and standard error (LSM ± SE) of milk yield (3x, 305, ME) and fat yield were 6305.6
± 87.7 and 206.1 ± 1.7 kg, respectively. The least square means (± SE ) of calving interval , open days ,dry days, age at first
calving and gestation length were 403.2 (± 6.7 ), 117.5 (± 6.8 ), 86.8 (± 7.3), 760.3 (± 9.7 ), 278.1 (± 0.7 ), respectively and
insemination rate was 1.8 (±0.04). The effect of environmental factors of lactation period on milk production, persistency
and insemination rate; year of parturition on milk and fat production, calving interval, insemination rate and age at first
calving, dry days; and calving season on milk production and insemination rate were significant. Estimated heritabilities and
standard error for milk and fat yield using Repeatability Record Animal Model (RRAM), were 0.22 (± 0.12) and 0.29
(± 0.05), respectively. Genetic and environmental trend of production traits during years 1998 to 2003 were positive. The
breeding value of the animals for production traits predicted with Animal Model method and the superior families were
rankedدر این تحقیق برای بررسی ژنتیکی صفات تولیدی و تولید مثلی و روند تغییرات آن صفات در سالها، فصول و دوره های مختلف شیردهی و ارزیابی ژنتیکی
گاوهای نر و ماده از 785 رکورد تولید شیر و 665 رکورد تولید چربی و اطلاعات تولید مثلی سالهای 1367 ت ا 1382 مربوط به 207 راس گاو شیری
مزرعة قزلاق پردیس ابوریحان (دانشگاه تهران) استفاده شد. میانگین (± انحراف معیار) تولید شیر ( 305 روز- 3 بار دوشش- معادل بلوغ ) و تولید چربی
206 کیلوگرم برآورد شد. میانگین (± انحراف معیار) فاصلة دو زایش، تعداد روزهای غیر آبستن ، طول دوره /1(±1/ 6305 و ( 7 /6 (±87/ به ترتیب ( 7
278 روز و میانگین تعداد /1(±0/ 760 و ( 7 /3(±9/7) ،86/8(±7/3) ،117/5(±6/8) ،403/2(±6/ خشکی، سن زایش اول و طول دورة آبستنی به ترتیب ( 7
1 برآورد گردید. اثر دورة شیردهی بر تولید شیر و تداوم شیردهی و تعداد تلقیح به ازای آبستنی؛ اثر سال زایش بر تولید /8(±0/ تلقیح به ازای آبستنی ( 04
شیرو چربی، فاصلة دو زایش، تعداد تلقیح به ازای آبستنی و سن زایش اول و طول دورة خشکی؛ اثرفصل زایش بر تولید شیر و تعداد تلقیح به ازای
آبستنی معنی دار بود. و راثت پذیری و خطای استاندارد تولید شیر و چربی با استفاده از مدل دام یک متغیره با رکوردهای تکرار شده به ترتیب
0 برآورد شد. روند ژنتیکی و محیطی صفات تولید از سال 77 تا 82 مثبت بود. با استفاده از روش معادلات مختلط ارزش /29(±0/ 0/22 و ( 05 (±0/12)
اصلاحی گاوهای نر و ماده پیش بینی و خانواده های ممتاز از نظر صفات تولیدی مشخص گردیدhttps://ijasr.um.ac.ir/article_28717_2a76b2ec1126a1b1c9c153ae443611a9.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321The effect of diets containing dried and ensiled tomato pulp on performance of Holstein dairy cowتأثیر استفاده از جیره های حاوی تفاله خشک و یا سیلو شده گوجه فرنگی بر ویژگی های تولیدی گاوهای شیرده هلشتاین2876110.22067/ijasr.v2i1.3109FAرشید صفریگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.رضا ولی زادهگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-5912-4898جواد بیات کوهسارگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0000-0000-0000عباسعلی ناصریانگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0003-3253-128Xعبدالمنصور طهماسبیعلوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران10000-0002-6764-1668Journal Article20100622In a 3×3 Latin square design, 9 ok and multipaous lactating Holstein cows averaging 76 ± 12 days in milk and 580±48 kg of
body weight were assigned to three dietary treatments in 3 periods of 21 days. Dietary treatments were 1) the control diet
(without dried or ensiled tomato pulp), 2) diet with 8% dried tomato pulp (DM basis) and 3) diet with 8% ensiled tomato pulp
silage (DM basis). Tomato pulp either dried or ensiled was substituted with whole barley silage and cotton seed meal. Dry
matter intake, milk composition, blood metabolites and nutrient digestibility were not affected significantly by the treatments.
Milk production was increased significantly in response to tomato pomace substitution and reached to 41.36 and 41.16 kg/d
for the diets containing dried and ensiled tomato pulp respectively in comparison with the control diet (treatment). Total
chewing and rumination times did not differ between the treatments. Ruminal pH of cows fed diet containing ensiled tomato
pulp was significantly (P≤0.05) lower than the control diet. No seed was germinated in germination test possibly due to the
application of high temperature during paste production process. It was concluded that inclusion of 8-10% tomato pulp in dry
or ensiled forms in the dairy diets could reduced the cost of feed without any adverse effect on the cow's performances580± 76 و وزن زنده 48 ± 3 تعداد 9 رأس گاو شیرده هلشتاین با میانگین روز های شیر دهی 12 × در یک طرح چرخشی به صورت مربع لاتین 3
کیلوگرم به سه تیمار غذایی در سه دوره 21 روزه اختصاص داده شدند. تیمارهای غذایی شامل تیمار شاهد (فاقد تفاله خشک گوجه فرنگی و سیلاژ تفاله
گوجه فرنگی)، تیمار 2) حاوی سطح 8% تفاله خشک گوجه فرنگی ( براساس به ماده خشک) و تیمار 3) حاوی سطح 8% سیلاژ تفاله گوجه فرنگی
(براساس ماده خشک) بود. تفاله خشک و سیلاژ گوجه فرنگی جایگزین بخشی از سیلاژ جو و کنجاله تخم پنبه شد. استفاده از سطوح 8% تفاله خشک
گوجه فرنگی و سیلاژ گوجه فرنگی در جیره گاوهای شیرده اثر معنی داری بر مصرف ماده خشک روزانه، درصد ترک یبات شیر، متابولیت های خونی،
نیتروژن آمونیاکی شکمبه و قابلیت هضم ترکیبات مغذی خوراک به روش جمع آوری کود نداشت. تولید شیر در اثر استفاده از تفاله خشک و سیلو شده
41 کیلوگرم در روز رسید که این افزایش در سطح 8% تفاله / 41 و 16 / 40 کیلوگرم در روز به 36 / گوجه فرنگی افزایش معنی دار یافت و به ترتیب از 31
شکمبه ای در تیمار حاوی سیلاژ pH . خشک گوجه فرنگی بیشترین مقدار بود. مدت زمان نشخوار و کل فعالیت جویدن تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت
تفاله گوجه فرنگی به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود. تست جوانه زنی بر روی دانه های تفاله گوجه فرنگی نشان داد که هیچ یک از بذور
جوانه نزدند که احتمالا به دلیل از بین رفتن قوه نامیه آنها تحت تأثیر اعمال حرارت بالا در فرایند تولید رب است. به طور کلی این ماده خوراکی در چنین
8%) می تواند حتی در جیره گاوهای شیرده پر تولید به کار رود و موجب کاهش هزینه تولید بدون اثر منفی بر عملکرد گاوها و تولید آنها - سطحی ( 10
شود.https://ijasr.um.ac.ir/article_28761_4229a03181adbeff4f477df2ddd04ec2.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321Effect of vitamin C on bone mineral density and eggshell characteristics of laying hens at the peak of egg productionاثر ویتامین C بر تراکم مواد معدنی استخوان و خصوصیات پوسته تخم مرغ در پیک تولید مرغان تخمگذار2879410.22067/ijasr.v2i1.3110FAمسعود محمد حسین رحمتیگروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه بو علی سینا، همدان، ایرانعلی اصغر ساکیدانشگاه فردوسی0000-0002-6789-1288امیر اسکندرلودانشگاه فردوسی مشهدپویا زمانیدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20100622The aim of current study was to determine the effects of vitamin C on bone mineral density (in terms of osteoporosis),
eggshell quality and investigation of correlation between these factors in laying hens reared under normal condition. One
hundred and ninety two 24 - weeks - old laying hens diet was supplemented with 4 levels of vitamin C (0, 250, 500 and 750
mg/kg diet). The experimental design was completely randomized (CRD). Egg production, metatarsus bone mineral density
(BMD) index and correlation coefficient between BMD index and some eggshell characteristics were determined. Egg
weight, egg mass, hen-day egg production and eggshell quality (shell thickness, shell weight and shell percentage) were not
influenced by vitamin C (p>0.05). The BMD index of metatarsus also did not change by vitamin C utilization at 38-weeksold
(p>0.05). No significant correlation was found between BMD index and shell characteristics (p>0.05). However, positive
correlation was observed between BMD index and egg weight also between BMD index and hen-day egg production
(pبر تراکم مواد معدنی استخوان (از جنبه استئوپروزیس) و خصوصیات پوسته تخم مرغ تحت شرایط طبیعی بود . C هدف از مطالعه فوق تعیین اثر ویتامین
علاوه بر آن همبستگی بین شاخص تراکم مواد معدنی استخوان و خصوصیات پوسته نیز بررسی شد. 192 قطعه مرغ لگهورن سفید 24 هفتگی در قالب
در هر کیلوگرم جیره) و چهار تکرار بمدت 105 روز مورد استفاده قرار C 500 و 750 میلی گرم ویتامین ،250 ، طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار ( 0
C گرفتند. تولید تخم مرغ، شاخص تراکم مواد معدنی استخوان متاتارسوس و خصوصیات پوسته تخم مرغ (ضخامت، وزن و درصد) با مصرف ویتامین
تغییر نکردند. ضریب همبستگی معنی داری بین شاخص تراکم مواد معدنی استخوان و خصوصیات پوسته دیده نشد. ولی ضریب همبستگی معنی دار بین
ضریب همبستگی بین وزن مخصوص تخم مرغ و .(phttps://ijasr.um.ac.ir/article_28794_2fa1b24a904a63f4a922b8606a4f86dc.pdfدانشگاه فردوسی مشهدپژوهشهای علوم دامی ایران2008-31062120100321The study on length and weight indices of Great sturgeon (Huso huso) cultured in brackish waterبررسی شاخص های طول و وزن فیل ماهیان (Huso huso) پرورشی در شرایط آب لب شور2880910.22067/ijasr.v2i1.3111FAعلی اکبر هدایتیدانشگاه فردوسی مشهدطاهره باقریدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20100622This study was done on 4 and 5 years old Great sturgeon cultured in brackish water ponds in Bafgh salt water fisheries
research station during one year. We examined somatic growth indices and effects of different diets on blood parameters and
total length and weight. Diet with constant protein (%40) and different energy levels (400,425,450,475 cal/100g) were fed to
74 pieces of Great sturgeons in 8 circle cement ponds. Biometry, as well as blood analysis were done every season. The assay
were done for glucose was measured with Auto analyzer, calcium and magnesium with spectrophotometer and sodium and
potassium with film photometer, Hormone levels (cortisol, testosterone, progesterone and esteradiol) were measured by
Radio Immunoassay (RIA) in Yazd central laboratory. Total length and weight were not affected by sex, but they were
affected significantly with season (p>0.05). The length and weight indices were also affected significantly by diet. Along
with increasing energy content, these indices were improved. Among analyzed blood parameters, just magnesium had
significant reverse correlation with total length and weight. Also, testosterone had direct correlation with total weight and
progesterone had reverse correlation with total length significantly. Growth indices had overlapped in both sexes (a little
more in male). On the other hand, Growth rate was similar in both sexes, but somatic growth indices were slightly improved
along with increasing age in males.این تحقیق به مدت یک سال بر فیل ماهیان 4 و 5 ساله پرورشی در استخرهای آب لب شور ایستگاه تحقیقات شیلات بافق صورت گرفت . در تحقیق
حاضر سعی شد تا به بررسی شاخص های رشد سوماتیک و اثر تیمارهای مختلف غذایی بر طول، وزن و برخی فاکتورهای خونی این ماهیان بپردازیم .
450 و 475 ،425 ، تعداد 74 قطعه فیل ماهی در 8 استخر بتنی مدور با 4 نوع جیره غذایی (با سطح پروتئین ثابت 40 % و چهار سطح انرژی 400
کیلوکالری در 100 گرم جیره) تغذیه شدند. در هر فصل، ماهیان مورد زیست سنجی و آنالیز خونی قرار گرفتند . گلوکز توسط دستگاه آنالیز خودکار ،
کلسیم و منیزیوم به روش اسپکتروفتومتری، سدیم و پتاسیم توسط فیلم فتومتر و هورمون های کورتیزول، تستوسترون، پروژسترون و استرادیول به روش
با دستگاه گاماکانتر اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که شاخص های وزن و طول بدن تحت تأثیر جنس قرار نگرفتند ام ا اثر فصول مختلف RIA
اختلاف معنی داری نشان داد. همچنین این شاخص ها به طور معنی داری تحت تأثیر رژیم غذایی قرار گرفتند و با افزایش سطح انرژی بهبود یافتند . از
بین فاکتورهای بیوشیمیایی خون در هر دو جنس نر و ماده، تنها منیزیوم ارتباط معنی داری با وزن و طول بدن نشان داد که با افزایش منیزیوم، رشد
سوماتیک کاهش یافت. هم چنین هورمون های تستوسترون با وزن بدن و پروژسترون با طول بدن ارتباط معنی داری داشتند ، به طوریکه با افزایش
تستوسترون و کاهش پروژسترون این شاخص ها افزایش یافتند. شاخص های رشد در هر دو جنس فیل ماهیان پرورشی، دارای همپوشانی بودن د. سرعت
رشد در فیل ماهیان جوان در هر دو جنس یکسان بود ولی به تدریج با افزایش سن شاخ صهاى رشد سوماتیک فیل ماهیان نر، اندکی افزایش یافتhttps://ijasr.um.ac.ir/article_28809_d712a12031fe5525c1e4029ddb0e12b6.pdf