2024-03-28T11:43:17Z
https://ijasr.um.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=4533
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
اثر مقادیر مختلف ال-گلوتامین و گلیسرول بر اسپرم پوششدار شده قوچ در روند انجماد
ساناز
حسن پور
محمد
روستائی علی مهر
مهرداد
محمدی
به منظور بررسی مقادیر مختلف ال-گلوتامین و گلیسرول و اثر متقابل آن ها بر انجماد اسپرم پوشش دار شده قوچ نژاد تالشی، منی از 4 راس قوچ با استفاده از واژن مصنوعی متصل به لوله حاوی تریس-فروکتوز- 15% زرده تخم مرغ جمع آوری شد. نمونه ها تجمیع و سانتریفیوژ شد و پس از حذف مایع فوقانی و رقیق سازی به 9 قسمت تقسیم شد. به هر قسمت مقدار صفر (G0)، 80 (G80) یا 160 (G160) میلی مول ال-گلوتامین و مقدار 3 (g3)، 5 (g5) یا 7 (g7) درصد گلیسرول اضافه شد. سپس نمونه ها با استفاده از نیتروژن مایع منجمد شدند. پس از 2 هفته نمونه ها یخ گشایی شدند و تحرک پیش رونده، سلامت غشا پلاسمایی، زنده مانی و سلامت غشا آکروزوم اسپرم، در صفر، 3، 6 و 9 ساعت بعد از یخ گشایی بررسی شد. نتایج نشان داد بعد از انجماد اثر متقابل گلیسرول و ال-گلوتامین بر تحرک و سلامت آکروزوم اسپرم پوشش دار شده معنی دار بود. بیشترین تحرک اسپرم در تیمارهای G80g5 (95/1±45)، G0g7 (95/1±75/48) و G80g7 (95/1±79/50) و کمترین تحرک در تیمار G0g3 (95/1±5/26) مشاهده شد. کمترین سلامت آکروزوم در تیمار G160g3 (94/0±76) بود. بیشترین سلامت غشا پلاسمایی و زنده مانی در مقدار 80 میلی مول (به ترتیب 16/1±71/36 و 57/1±28/45) بود. بیشترین زنده مانی در مقدار 7 درصد گلیسرول (58/1±71/41) مشاهده شد. نتایج نشان می دهد که 7 درصد گلیسرول و 80 میلی مول ال-گلوتامین احتمالا برای انجماد اسپرم پوشش دار شده قوچ مناسب است.
اسپرم
ال-گلوتامین
انجماد
پوشش دار کردن
گلیسرول
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33306_b9e1cc2b93964aba8d616a2dd191ebbd.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
اثر دفعات شیردوشی در ابتدای دوره شیردهی بر تولید شیر، متابولیتهای خون و بازده تولیدمثل گاوهای هلشتاین
ابوالفضل
کیانی
احمد
ریاسی
سعید
انصاری مهیاری
غلام رضا
قربانی خراجی
محمد
خوروش
هدف از اجرای این آزمایش بررسی اثر دفعات مختلف شیردوشی در شش هفته ابتدای دوره شیردهی بر تولید و ترکیب شیر، متابولیت های خون و بازده تولیدمثل گاوهای تازه زا بود. دفعات دوشش شامل سه بار دوشش تا 42 روز پس از زایش (x3)، شش بار دوشش تا 21 روز پس از زایش و سپس برگشت به سه بار دوشش تا روز 42 (x 3-x6) و شش بار دوشش تا 42 روز پس از زایش (x6) بود. برای این منظور 21 راس گاو هلشتاین چند شکم زایش براساس درجه وضعیت بدنی، شکم زایش و وزن بدن به سه گروه آزمایشی تقسیم شدند. نتایج نشان داد که میانگین تولید شیر و تولید شیر تصحیح شده در 21 روز اول و 21 روز دوم دوره شیردهی و در کل مدت آزمایش در گاوهای x6 به طور معنی داری بیشتر از گاوهای x3 بود. از ترکیبات شیر تنها چربی تولید شده در روز تحت تاثیر دفعات دوشش قرار گرفت. دفعات شیردوشی تاثیری بر مصرف ماده خشک روزانه گاوها نداشت. تا پایان دوره آزمایش کاهش وزن گاوهای x6 (32- کیلوگرم) در مقایسه با گاوهای x3 (29- کیلوگرم) وx 3-x6 (1/29- کیلوگرم) بیشتر بود. غلظت اسیدهای چرب آزاد (NEFA) خون گاوها تحت تاثیر دفعات دوشش قرار گرفت و در گاوهای x6 بطور معنی داری بیشتر از گاوهای x3 بود. میانگین غلظت پروژسترون خون گاوها و فراسنجه هایی تولید مثل گاوها تحت تاثیر دفعات دوشش قرار نگرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که افزایش کوتاه مدت دفعات دوشش گاوها تا 6 بار در روز موجب افزایش بازده تولید شیر گاوهای هلشتاین میشود، بدون آنکه بر فراسنجه های تولید مثل تاثیر سویی داشته باشد.
دفعات دوشش
گاو هلشتاین
تولید و ترکیبات شیر
متابولیت های خون
تولید مثل
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33324_720fec9f9464c0f215d4af481e1109cb.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
تعیین ارزش غذایی بقایای زعفران در مراحل مختلف برداشت به روش های درون کیسه ای و آزمایشگاهی (تولید گاز)
وحید
کاردان مقدم
محمد حسن
فتحی نسری
رضا
ولی زاده
سید همایون
فرهنگ فر
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر زمان برداشت بقایای زعفران بر ارزش غذایی آن بود. ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تجزیه پذیری و قابلیت هضم شکمبه ای- روده ای بقایای زعفران با استفاده از روش های درون کیسه ای و آزمایشگاهی (تولید گاز) تعیین شد. در این آزمایش بقایای زعفران برداشت شده در اواخر مرحله رشد رویشی گیاه با بقایای زعفران برداشت شده در اوایل مرحله رکود گیاه مورد مقایسه قرار گرفت. داده های آزمایشی بر مبنای آزمون T-test و با استفاده از نرم افزار SAS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد در اوایل مرحله رکود گیاه، میزان فیبر نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی افزایش یافت در حالی که میزان پروتئین خام کاهش داشت. زمان برداشت بقایای زعفران تأثیر معنی داری بر غلظت ترکیبات فنولی آن نداشت. تجزیه پذیری شکمبه ای ماده خشک و تولید گاز در ساعت های 0، 2، 4، 8، 16، 24، 48، 72 و 96 انکوباسیون تعیین شد. بخش سریع تجزیه ماده خشک (a) ، تجزیه پذیری موثر ماده خشک ، قابلیت هضم شکمبه ای ماده خشک و قابلیت هضم ماده خشک در کل دستگاه گوارش در بقایای زعفران برداشت شده در اوایل مرحله رکود به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین در بقایای برداشت شده در این مرحله، تولید گاز حاصل از بخش با پتانسیل تجزیه پذیری (b)، انرژی قابل متابولیسم و قابلیت هضم ماده آلی کاهش نشان داد. به طور کلی از نتایج این آزمایش میتوان چنین برداشت کرد که ارزش غذایی بقایای زعفران در اواخر مرحله رشد رویشی بیشتر است.
بقایای زعفران
تولید گاز
فراسنجه های تجزیه پذیری
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33357_c50f2729d016cb55691381fb2a490d1d.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
برآورد پارامترهای ژنتیکی صفت تولید شیر گاوهای هلشتاین استانهای شمالی ایران با استفاده از یک مدل روز آزمون با تابعیت تصادفی
امید
حسن زاده
سید حسن
حافظیان
همایون
فرهنگ فر
در این پژوهش از داده های روز آزمون تولید شیر گاوهای هلشتاین استانهای گلستان، مازندران و گیلان که توسط مرکز اصلاح نژاد کشور طی سالهای 1367 تا 1390 گردآوری شده بود، استفاده گردید. اثرات پایدار مورد استفاده در مدل شامل ترکیب گله- سال و فصل تولید، همچنین درصد ژن هلشتاین و سن گاوها در حین رکوردگیری به عنوان متغیر کمکی مورد استفاده قرار گرفتند. کل ارقام استفاده شده در این تحقیق پس از ویرایش دادهها 92943 رکورد روز آزمون تولید شیر از 12855 گاو شکم اول بود. جهت برآورد مؤلفه های واریانس و پارامترهای ژنتیکی در مدلهای روز آزمون با تابعیت تصادفی از روش حداکثر درستنمایی محدود شده بی نیاز از مشتق گیریDFREML استفاده گردید. در راستای در نظر گرفتن تغییرات ژنتیکی و محیطی مقدار شیر تولیدی در دوره شیردهی گاوها از چند جمله ای لژاندر با مرتبه برازش سوم استفاده شد. آنالیز عوامل محیطی با کمک نرم افزار آماری SAS انجام گرفت. بیشترین همبستگیهای ژنتیکی، فنوتیپی و محیط دائمی صفت تولید شیر به ترتیب 99/0، 61/0 و 98/0 برآورد گردید. یافتههای این پژوهش نشان داد وراثت پذیری صفت تولید شیر در ماه های مختلف دوره شیردهی متغیر بوده و در دامنه 198/0- 08/0 بدست آمد.
پارامترهای ژنتیکی
مدل روز آزمون
تابعیت تصادفی
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33386_998b8bbcb319850f0d3f054df1129178.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
تعیین ارزش غذایی علف خشک یونجه و کاه گندم استان آذربایجان شرقی
حسین
جانمحمدی
اکبر
تقی زاده
پرویز
یاسان
جلیل
شجاع
علی
نیکخواه
این آزمایش به منظور تعیین ارزش غذایی برخی از منابع غذایی معمول در تغذیه دام استان آذربایجان شرقی، شامل چین دوم علف خشک یونجه (35 نمونه) و کاه گندم (26 نمونه) صورت گرفت. ترکیبات شیمیایی و عناصر معدنی مطابق روشهای استاندارد تعیین و تفاوت آنها با میانگین مربوطه در استانهای گیلان، کردستان و کرمانشاه و مقادیر گزارش شده در جداول احتیاجات مواد مغذی گاوهای شیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد میانگین ماده خشک علف خشک یونجه و کاه گندم به ترتیب 6/5 ± 4/942 و 5/6 ± 7/ 948 گرم در کیلوگرم و میانگین پروتئین خام به ترتیب 4/11 ± 6/158 و 8/4 ± 7/40 گرم در کیلوگرم ماده خشک بود، که با مقادیر جداول NRC تفاوت معنیداری نشان داد. تراکم دیواره سلولی منهای همیسلولز در علف خشک یونجه g/kg 5/51 ± 5/347 و تراکم دیواره سلولی در علف خشک یونجه و کاه گندم 2/39 ± 3/447 و g/kg 55/5 ± 1/73 بود. مقدار کلسیم در علف خشک یونجه g/kg 5/3 ± 9/13 بود، که با تراکم ارقام مربوطه در جداول NRC تفاوت معنیداری نشان نداد. تراکم کلسیم در کاه گندم g/kg41/1 ± 7/5 بود، که با دادههای NRC تفاوت معنیداری نشان داد. انرژی خام علف خشک یونجه و کاه گندم به ترتیب 154 ± 4100 و 126 ± 3981 کیلوکالری در کیلوگرم بدست آمد. در نتیجه به علت تفاوتهای موجود در مواد غذائی مورد مطالعه پیشنهاد میگردد، دامپروران و تولیدکنندگان خوراک دام در تنظیم خوراکهای متعادل از اطلاعات حاضر در این تحقیق استفاده نمایند.
آذربایجان شرقی
ارزش غذایی
انرژی خام
علف خشک یونجه
کاه گندم
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33408_ba6714a84880c52f97820b10477b58a7.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
بررسی ناحیه تنظیمی ژن لپتین در گاوهای نجدی خوزستان
فاطمه
امرایی
هدایت اله
روشنفکر
جمال
فیاضی
محمد
بوجارپور
شناخت جنبه های ژنتیکی و ژن های عمده تأثیر گذار بر روی توازن انرژی، تولید شیر، باروری، ایمنی و مصرف خوراک از علاقهمندیهای اخیر محققان ژنتیک و اصلاح نژاد می باشد. گاو نجدی شاخصترین نژاد گاو بومی استان خوزستان می باشد. برای انجام این تحقیق از 15 رأس گاو نجدی در ایستگاه گاو نجدی شوشتر خون گیری به عمل آمد.DNA از خون کامل به کمک روش بوم و همکاران استخراج شد و واکنش زنجیره ای پلی مراز جهت تکثیر دو قطعه 566 و544 جفت بازی از جایگاه پروموتوری ژن لپتین انجام شد. پس از اطمینان از صحت توالی تکثیر شده بر روی ژل آگارز 1 درصد، توالییابی انجام گردید و اجزای پروموتور ژن لپتین در گاو نجدی مشخص گردید. در این بررسی شش جهش در قطعه اول (566 جفت بازی) مشاهده گردید که دو جهش آن نقطه ای، از نوع Transition و Transversion بود و چهار جهش Frameshift که سه جهش آن از نوع Deletion و یکی از نوع Insertion بود شناسایی شد. همچنین در قطعه دوم (544 جفت بازی) سه جهش مشاهده گردید که شامل دو جهش نقطه ای، از نوع Transition و Transversion و یک جهش Frameshift از نوع Deletion در ناحیه پروموتور ژن لپتین بودند. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داد که جهشهای مزبور بر روی باکس ها و اجزای پروموتور ژن لپتین تأثیر نداشتند. همچنین در این بررسی توالی های مربوط به تک تک نمونه ها در هر دو قطعه از لحاظ میزان شباهت با توالیهای ثبت شده مورد مقایسه قرار گرفت که نتایجBLAST درصد شباهت بالایی را نشان داد.
ژن لپتین
PCR
پروموتور
جهش
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33435_8c4eeb6812cbefb5ef4b6d52529ca80f.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
تأثیر استفاده از سطوح مختلف پودر برگ یونجه بر عملکرد، خصوصیات تخممرغ و برخی پارامترهای خون در مرغ تخمگذار های-لاین W36
علی
نوبخت
در این تحقیق به منظور تعیین اثرات 3 سطح پودر برگ یونجه بر عملکرد، خصوصیات تخممرغ، تریگلیسرید، آلبومین و گلبولهای سفید خون، از تعداد 144 قطعه مرغ تخمگذار (سن 65 تا 77 هفتگی) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار (هر تکرار دارای 12 قطعه مرغ) استفاده گردید. تیمار های آزمایشی شامل سطوح: صفر، 1، 2 و 3 درصد پودر برگ یونجه بود. سطوح 2 و 3 درصد پودر برگ یونجه سبب افزایش خصوصیات کمی تخممرغ و کاهش مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و هزینه تولید تخممرغ گردید. همچنین سطح 2 درصد سبب افزایش شاخص رنگ زرده و سطوح 1، 2 و 3 درصد موجب افزایش ضخامت پوسته شد. مصرف 3 درصد پودر برگ یونجه سبب کاهش سطح تریگلیسرید و آلبومین سرم و افزایش تعداد گلبولهای سفید خون گردید. بنابراین، افزودن 2 تا 3 درصد پودر برگ یونجه به جیرة غذایی مرغهای تخمگذار میتواند سبب بهبود عملکرد، پارامترهای خون، خصوصیات کمی و کیفی تخممرغ و تولید آن و کاهش هزینه خوراک گردد.
پودر برگ یونجه
عملکرد
متابولیتهای خون
خصوصیات تخممرغ
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33453_201ce5541b602930a62d800a0e53bec6.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
اثرات اسانس گیاه دارویی بومی مروتلخ (Salvia mirzayanii) بر تخمیر میکروبی شکمبه و قابلیت هضم مواد مغذی با استفاده از سیستم تولید گاز و کشت پیوسته دو جریانه
یونس
اولادشنبه
محسن
ساری
مرتضی
چاجی
طاهره
محمدآبادی
محمد
بوجارپور
هدف از این مطالعه بررسی اثرات سطوح مختلف اسانس مروتلخ (Salvia mirzayanii) بر خصوصیات تخمیر شکمبهای با استفاده از تکنیک تولید گاز و سیستم کشت پیوسته دوجریانه بود. آزمایش تولید گاز با افزودن سطوح 0، 400، 800، 1200، 1600، 2000، 2400 و 4800 میلیگرم اسانس به یک لیتر محیط کشت انجام شد. در مرحله بعد پنج فرمنتر کشت پیوسته دو جریانه (1750 میلیلیتر) در سه دوره متوالی 9 روزه مورد استفاده قرار گرفت. دما C°5/38 و نرخ رقت فاز مایع (10 درصد بر ساعت) و فاز جامد (5 درصد بر ساعت) ثابت نگه داشته شد. فرمنترها روزانه با 120 گرم ماده خشک تغذیه شدند. تیمارها با چینش طرح بلوک کاملاً تصادفی شامل سطوح مختلف اسانس (0، 800، 1600 و 2400 میلیگرم در لیتر) و یک سطح موننسین (1/0 درصد ماده خشک جیره) بود. افزودن اسانس مروتلخ به جیره موجب کاهش پتانسیل تولید گاز، تجزیه پذیری ماده آلی و پروتئین میکروبی شد. قابلیت هضم ماده آلی و NDF در سطح 800 میلیگرم در لیتر اسانس نسبت به تیمار شاهد در سیستم کشت پیوسته دوجریانه به طور معنیداری افزایش یافت. غلظت نیتروژن آمونیاکی قبل از خوراک صبح در تیمارهای با سطح 1600 و 2400 میلیگرم در لیتر نسبت به تیمار شاهد پایینتر بود. میانگین غلظت نیتروژن آمونیاکی در 8 ساعت پس از خوراک دهی در بالاترین سطح اسانس (2400 میلیگرم در لیتر) کمترین مقدار را داشت. نتایج مشخص نمود که اسانس مروتلخ خواص ضد میکروبی داشته و میتواند تخمیر شکمبهای را تحت تاثیر قرار دهد. استفاده از سطح پایین روغنهای ضروری موجود در اسانس مروتلخ میتواند بهبود دهنده قابلیت هضم مواد مغذی در شکمبه باشد.
اسانس مروتلخ
قابلیت هضم مواد مغذی
کشت پیوسته دوجریانه
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33473_81130a2c4267508ed5ff4a7a504b908e.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
مقایسه چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی جایگاه ژنی Mx در سویههای مختلف مرغ بومی، تجاری گوشتی و تخمگذار
صدیقه
ملک شاهدهی
سید حسن
حافظیان
قدرت اله
رحیمی میانجی
زربخت
انصاری پیرسرائی
بیماری آنفلوانزای طیور که از خانواده اورتومیکسوویروس ها می باشد از جمله بیماری هایی است که تاثیر مهمی بر دستگاه تنفسی، گوارشی و عصیی پرندگان دارد. در ژن Mx در طیور، نوع اسید آمینه در جایگاه 631 فعالیت ضد ویروسی پروتئین های Mx در مقابل ویروس آنفلوآنزا را تعیین می کند. حضور یک چند شکلی تک نوکلئوتیدی A یا G در جایگاه 2032 این ژن باعث تنوع اسید آمینه در موقعیت 631 (سرین به آسپاراژین) در پروتئین Mx شده که به ترتیب موجب فعالیت آنتی ویروسی مثبت و منفی می شوند. در مجموع 250 نمونه خون به طور تصادفی برای شناسایی چند شکلی های آللی در جایگاه ژنی Mx از سویه های مرغ تجاری گوشتی، تخم گذار و مرغ های مولد از ایستگاه اصلاح نژاد مرغ بومی مازندران، فارس و خراسان جمع آوری گردید. استخراج DNA انجام و با استفاده از PCR و آغازگرهای ویژه ژن Mx قطعه ای به طول 299 جفت باز از اگزون 13 این جایگاه ژنی تکثیر و از روش PCR-RFLP با هضم آنزیمی محصولات PCR توسط آنزیم برشی Hpy8I برای شناسایی چند شکلی استفاده شد. فراوانی آللی به ترتیب در جمعیت مرغ های بومی ساری (692/0) A و (308/0) G، مرغ بومی شیراز (577/0) A و (423/0) G، مرغ بومی مشهد (604/0) A و (396/0) G، جمعیت مرغ گوشتی نژاد راس (46/0) A و (54/0) G و در جمعیت مرغ تخم گذار (86/0) A و (14/0) G محاسبه شد. با توجه به مشاهده چند شکلی در موقعیت 2032 ژن Mx و نقش مهم آلل A در مقاومت و آلل G در حساسیت به بیماری آنفلوانزا، احتمالا می توان از این ژن نشانگر در برنامه های اصلاح نژاد استفاده نمود.
آنفلوانزا
چندشکلی
ژن Mx
مرغ بومی
مرغ گوشتی
مرغ تخمگذار
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33496_acfcaf0757ab42825a702f2e83ff68d9.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
مقایسه ارزش غذایی سه نوع کنجاله سویا در آزمایشگاه و جوجههای گوشتی
مرضیه
افخمی
حسن
کرمانشاهی
ابوالقاسم
گلیان
آزمایشی جهت بررسی سه تعداد کنجاله سویا بر خصوصیات آزمایشگاهی، عملکرد و قابلیت هضم پروتئین در جوجههای گوشتی در قالب طرح کاملا تصادفی (42-0 روزگی) انجام شد. 195 قطعه جوجه گوشتی نر سویه تجاری راس 308 به 15 گروه شامل 3 تیمار در 5 تکرار و 13 جوجه در هر تکرار تقسیم شدند. جهت اندازهگیری قابلیت هضم پروتئین از 30 قطعه جوجه در 5 تکرار 2 قطعهای استفاده شد. از دو کنجاله سویا ایرانی و یک نوع کنجاله سویا آرژانتینی که بر اساس خصوصیات آزمایشگاهی (حلالیت پروتئین، شاخص تخریب حرارتی و فعالیت اورهآز) به انواع کیفیت بالا، متوسط و پایین طبقه بندی شدند، استفاده شد. قابلیت هضم پروتئین سه نوع کنجاله مشابه بود. اضافه وزن و خوراک مصرفی تنها در دوره آغازین و ضریب تبدیل غذایی در هر یک از دورهها و کل دوره در جوجه های تغذیه شده با جیره های حاوی انواع کنجاله معنی دار نبود. اضافه وزن و خوراک مصرفی در دوره رشد با کنجاله سویا با کیفیت بالا در مقایسه با کیفیت متوسط و پایین افزایش یافت. در حالیکه در دوره پایانی و کل دوره در کنجاله سویا با کیفیت بالا و پایین یکسان بود، اما در دوره پایانی با کنجاله سویا با کیفیت متوسط در مقایسه با کیفیت بالا و پایین و در کل دوره تنها در مقایسه با کیفیت بالا کاهش یافت. سه نوع کنجاله تاثیر متفاوتی بر وزن پانکراس و چربی محوطه بطنی در 21 و 42 روزگی نداشتند. وزن کبد در 21 روزگی در تیمارها مشابه بود و در جوجههای تغذیه شده با کنجاله سویا با کیفیت متوسط در 42 روزگی کاهش یافت.
کنجاله سویا
کیفیت پروتئین
قابلیت هضم پروتئین
جوجههای گوشتی
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33518_8d9773388e95d592b39033346636fc02.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
اثر مهارکننده های شیمیایی بر الگوی تخمیر، تولید متان و دفع هیدروژن در شرایط برون تنی ناپیوسته
مرضیه
قدمی کوهستانی
رضا
ولی زاده
عباسعلی
ناصریان
سیدهادی
ابراهیمی
هدف از انجام این فراتحلیل بررسی اثر مهارکننده های شیمیایی متان در شرایط کشت ناپیوسته بر فراسنجه های تخمیر به ویژه تولید متان و هیدروژن بود. داده های 9 تحقیق برون تنی منتشر شده متشکل از 26 مقایسه که در آن ها از مهارکننده های شیمیایی متان 2- برومواتان سولفونات، بروموکلرومتان و 9 و 10- آنتراکوئینون استفاده شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این فراتحلیل نشان داد هر سه مهارکننده شیمیایی تاثیر معنی داری در کاهش تولید متان داشتند (290/0±63/2-)؛ اما 2- برومواتان سولفونات موثرترین مهارکننده بود. استفاده از مهارکننده های شیمیایی اثر منفی معنی داری بر تولید استات داشت (255/0±48/1-)، اما نسبت مولی پروپیونات (309/0 ± 94/0+) و بوتیرات (125/0 ± 69/0+) را افزایش داد. با این حال، کاهش تولید استات با افزایش تولید پروپیونات و بوتیرات جبران نشد که کاهش معنی دار تولید کل اسیدهای چرب فرار را به دنبال داشت (180/0±42/0-). دفع گاز هیدروژن با استفاده از مهارکننده های شیمیایی به طور معنی داری افزایش یافت (540/0±31/2+)؛ اما این افزایش کمتر از مقدار برآورد شده بر اساس معادلات استوکیومتری رایج تولید متان در شکمبه بود. نتایج این فراتحلیل نشان داد اگر چه در تحقیقات برون تنی منتشر شده، مهارکننده های شیمیایی تاثیر قابل توجهی در کاهش تولید متان داشتند، اما به نظر می رسد ابقای انرژی استفاده نشده در تولید متان به صورت اسیدهای چرب فرار به صورت موفقیت آمیزی انجام نشده و علاوه بر تغییر الگوی تخمیر، اتلاف انرژی به شکل هیدروژن نیز رخ داده است.
فراتحلیل
مهارکننده شیمیایی
متان
هیدروژن
اسید چرب فرار
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33535_c5c2d44348805a79c20dd7d40e95c0a8.pdf
پژوهشهای علوم دامی ایران
ijasr
2008-3106
2008-3106
1393
6
1
تاثیر استفاده از سطوح مختلف کنجاله سیاه دانه بر عملکرد و کیفیت گوشت بلدرچین ژاپنی
طیبه
موسی پور
محمد
سالارمعینی
این مطالعه به منظور بررسی استفاده از کنجاله سیاه دانه بر عملکرد رشد، پارامترهای خونی، اجزای لاشه و کیفیت گوشت در بلدرچین ژاپنی انجام شد. به تعداد 300 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار (هر کدام شامل پانزده پرنده) مورد استفاده قرار گرفت. جیره های آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون کنجاله سیاه دانه) و سطوح 5، 10، 15 و20 درصد کنجاله سیاه دانه بودند. در کل دوره، مصرف خوراک پرنده های تغذیه شده با 5 و 15 درصد کنجاله سیاه دانه از نظر آماری بیشتر از گروه شاهد بود. اضافه وزن پرنده های تغذیه شده با 15 درصد کنجاله سیاه دانه به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود. همچنین ضریب تبدیل غذایی پرنده های تغذیه شده با 20 درصدکنجاله سیاه دانه از نظر آماری بیشتر از گروه شاهد بود. هیچ تفاوت معنی داری در کلسترول زرده تخم، فراسنجه های خون (شامل گلوکز، تری گلیسرید،HDL وکلسترول) و پارامترهای کیفیت گوشت (اسید تیوباربیتوریک، ظرفیت نگهداری آب، افت خونابه، افت در نتیجه پخت) بین تیمارها مشاهده نشد. همچنین استفاده از سطوح مختلف کنجاله سیاه دانه تاثیر معنی داری بر وزن نسبی ارگانهای داخلی، به جز سنگدان، نداشت. کنجاله سیاه دانه به طور قابل توجهی هزینه خوراک را در مقایسه با گروه شاهد کاهش داد. بنابراین با استفاده از کنجاله سیاه دانه تا سطح 15 درصد در جیره بلدرچین ژاپنی می توان اضافه وزن و ضریب تبدیل غذایی را بهبود بخشید و هزینه خوراک و تولید گوشت را کاهش داد.
بلدرچین ژاپنی
عملکرد
کنجاله سیاه دانه
2014
03
21
https://ijasr.um.ac.ir/article_33552_526b13ca4dcbd6799dd8298a855bd65b.pdf